بهترین مرکز مشاوره مشاوره آنلاین را برترین دکتر روانشناس و دکتر روانپزشک در سراسر دنیا براحتی برای شما میسر است، کانون مشاوران ایران جهت رفاه حال همه ایرانیان در سرتاسر دنیا برای اولین بار اقدام به برگزاری جلسات مشاوره آنلاین در بهترین مراکز مشاوره ایران و خارج از کشور نموده است.
جهت شروع مشاوره بر روی مشاوره آنلاین کلیک کنید.
خدمات مرکز مشاوره آنلاین ازدواج و مرکز مشاوره خانواده بصورت صددرصد تخصصی با بهترین روانشاسان و روانپزشکان دنیا و بصورت حضوری و مشاوره تلفنی و مشاوره آنلاین ازطریق اسکایپ و چت و یاهو مسنجر برگزار می شود.
ازدواجهای جالب در بعضی کشورها
تصور کنید پسری هستید که سه مورد برای ازدواج دارید. در بین آنها دو نفر دارای شرایط مطلوب هستند، اما نفر سومی فاقد آن شرایط است، اما به جای آن حاضر است در صورت ازدواج با او صدها هزار دلار به شما بپردازد.
حتما میگویید این اتفاق محال است و اصلا لزومی ندارد، درباره آن فکر کنید. اما در هفتههای گذشته این اتفاق چندین بار در نقاط مختلف جهان به وقوع پیوسته. به نظر میرسد از این پس دختران میبایست به جای گرهزدن سبزه و انتظار، به فکر فی نیز باشند!
اتفاق اول در عربستان روی داد. هنگامی که روزنامهها و خبرگزاریهای عرب زبان همگی به یکباره از درخواست عجیب دختری به نام خدیجه به کمیسیون ملی همبستگی خانوادگی(!) عربستان خبر دادند. او اعلام کرده بود در صورتی که بتوانند در کوتاهترین زمان همسری مناسب برایش پیدا کنند، ۱۶ هزار دلار پرداخت میکند. البته او برای آقا داماد هم شیرینی مخصوص در نظر داشت. او وعده داد که حاضر است شخصا تمام نیازهای مالی و معیشتی خانواده را در آینده تامین کند.
لازم نیست منفیبافی کنید و بگویید حتما این خدیجه خانم مشکلی دارد. این دختر عربستانی متعلق به قبیلهای سرشناس است و از همه ملاکهای لازم برای اینکه او را همسری مناسب بدانیم، برخوردار است.
در مقابل این همه شرایط ایدهآل، تنها فاکتور خدیجه برای ازدواج، مذهبیبودن و اخلاقمداری است. در این زمینه خدیجه تنها به این جمله بسنده کرده است که: «مهم این است که او آدم خوبی باشد.»
بنا به آخرین گزارش روابط عمومی کمیسیون ملی همبستگی خانوادگی عربستان، تاکنون ۱۹۴ نفر از این آدمهای خوب موردنظر خدیجه برای ازدواج اعلام آمادگی کردهاند.
اما اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که خیلی کنجکاوید و میخواهید دلیل این اقدام عجیب را بدانید، توجهتان را به انگیزه دوشیزه خدیجه جلب میکنم: خستگی پدر از پیداکردن شوهر و ایجاد سعادت خانوادگی برای خدیجه!
شما فکر میکنید جملهای که گفته شد شوخی است، اما وقتی عینا جمله خدیجه را بخوانید، خودتان قبول خواهید کرد که واقعیت همین است: «من اولین دختر خانواده نیستم و پدرم از جستوجوی دائمی شوهر برای ما خسته شده است. او گفته که قصد ندارد به دنبال پیداکردن سعادت خانوادگی برای من باشد، اما من خیلی دلم میخواهد که شوهر کنم.»
۲
چین را همیشه به عنوان کشور عجایب میشناسیم. دومین اتفاق در این کشور به وقوع پیوست. ماجرا از زمانی آغاز شد که دختری ۲۵ ساله به نام «وی جیا مینگ» از اکتبر ۲۰۰۹ شغل خودش را که مشاور مالیاتی بود رها کرد و در اقدامی نمادین برای جمعآوری اعانه از شهر گوانگ جو در جنوب چین ۱۲۰۰ مایل را رکاب زد.
برای اینکه از میزان خیّربودن این دختر چینی آگاه شویم، به سراغ سایت اینترنتی او میرویم. او صادقانه اعتراف کرده که هدفش از چنین اقدامی این بوده که مشهور شود تا بلکه به این ترتیب بتواند همسر مناسبی برای خود پیدا کند. او میگوید: «در جامعه ما همه گرفتار شغل خود هستیم. پیداکردن همسر خوب و ایدهآل کار سختی است و من نیز گرفتار کارهایم هستم. اکنون احساس میکنم که بسیار تنها هستم. از آنجا که کسی پیشنهاد ازدواج به من نداده است، تصمیم گرفتم کاری کنم تا به واسطه آن پیشنهاد ازدواج به سوی من روانه شوند!»
برخلاف خدیجه، وی جیامینگ هرچند پولدار نیست، اما شوهر پولدار میخواهد. او شرایط شوهر آیندهاش را اینگونه اعلام کرده: درآمد ماهیانه بیشتر از ۱۵۰۰ یورو، داشتن یک یا چند آپارتمان و دست کم ۱۶۵ سانتیمتر قد!
در نهایت سفر چند ماهه او چندی پیش به پایان رسید. اما نتیجهای که عاید او شد، فاجعهبار بود.
«وی» انتظار داشت وقتی در انتهای سفرش به شانگهای میرسد، حداقل دهها جوان ایدهآل برای ازدواج پا پیش بگذارند، اما با اینکه بیش از هزار نفر در محل پایان سفر «وی» حضور داشتند، تنها دو نفر به او پیشنهاد ازدواج دادند.
وقتی خبرنگار رادیو شانگهای از او پرسید آیا به هدف خود رسیده، «وی» با ناراحتی گفت: «احساس میکنم یک بازندهام و سردرگم شدهام.»
این دختر خانم چینی که ظاهرا ضربالمثل ما در این مورد که میگوید: «بیمایه فطیر است!» را نمیدانسته، بعد از چند روز با اعتماد به نفس در سایت شخصیاش نوشت: «من شرایط را درک میکنم. در بین جوانان بسیاری که در مسیر دوچرخهسواریام دیدم، پسران زیادی را مشتاق دیدم، اما خیلیها از اینکه در میان جمع از کسی خواستگاری کنند، معذب بودند و به همین دلیل پا پیش نگذاشتند!»
ضمن اینکه روحیه این دختر خانم جوان چینی را تحسین میکنیم، برای آن دسته از عزیزانی که نگران آن دو جوان خواستگاریکرده هستند، باید بگویم آن دو سالم هستند و مشغول زندگی عادیشان! آنها چون فقط شرط سوم (قد ۱۶۵ سانتیمتر) را داشتند، مورد پسند عروس خانم قرار نگرفتند!
«وی» در جدیدترین تلاشش اعلام کرده همه اعانههای جمع کرده در طول سفرش را که در حدود چند صد هزار یوان است، به شوهر ایدهآلش (در صورت پیداشدن) خواهد بخشید!
۳
قبل از هر چیز باید بگویم اتفاق سوم هنوز رخ نداده! یعنی قرار است ظرف دو، سه هفته آینده پس از یک سال به وقوع بپیوندد.
«آنه کیم هووا» خانم ۴۹ ساله و میلیونر کرهای در ماه می سال گذشته در یک آگهی رسانهای اعلام کرد قصد دارد پس از سالها مجردبودن با فردی ازدواج کند که او را بفهمد و در مشکلات و خوشیها و ناخوشیهای زندگی با او همراه شود.
البته خانم کیم هووا چیزی از شرایط مناسب مالی و پاداش و این جور چیزها نزد، اما با یک حساب دو دو تا، چهار تا میشد فهمید که داماد خوشبخت در صورت ازدواج با این میلیونر کرهای حسابی نانش در روغن است.
در آگهیها آمده بود، وکیل او تا یک سال بعد از این آگهی وقت دارد گزینههای اعلام آمادگی کرده را بررسی کند و شخص نهایی را طی مراسمی باشکوه در اوایل ماه می۲۰۱۰ اعلام کند.
خانم کیم هووا میگوید: «آنقدر سرم شلوغ است که نمیتوانم خودم به دنبال همسر مناسب بگردم! به همین دلیل آگهی دادم و پیگیری آن را به معاونانم محول کردم.»
حدس میزنید در این یک سال چه تعداد خواستگار برای زندگی کردن در کنار مشکلات و خوشیها و ناخوشیهای(!) اعلام شده از سوی سرکار خانم کیم هووا اعلام آمادگی کردهاند؟
جواب این است: ۳۹۷۱ نفر، که همگی از میان وکلا، پزشکان، مهندسان، حسابداران و حتی کارمندان دولت هستند. گروه سنی آنان هم از ۲۶ تا ۴۹ سال است. هرچند وکیل این زن گفته که او تنها با مردان ۳۷ تا ۴۹ سال ازدواج میکند.
داستان پیداکردن شوهر برای این خانم میلیونر کرهای به این خیر و خوشی هم نبوده است. از اواسط اکتبر گذشته، موسسهای غیرانتفاعی به نام «مردان کرهای» در سئول تأسیس شده که هدفش اعتراض علیه این اقدام آنه کیم هووا است. این تشکل که تاکنون در حدود ۱۵۰۰ نفر عضو جمع کرده، معتقد است این اقدام خانم کیم هووا باعث توهین به شخصیت مردان کرهای است. اعضای این تشکل به صورت مرتب، هفتهای یک بار جلوی ویلای مسکونی آنه کیم هووا دست به تجمع میزنند. شعار آنها این است: «پیداکردن شوهر، خرید کالا نیست پیرزن بورژوا.»
۴
اتفاق چهارم، جدای از اینکه سالهاست در مجارستان و در چنین ماهی اتفاق میافتد، به رسوم سنتی ما ایرانیان نیز ارتباط دارد.
رسم سبزه گرهزدن سالهاست در سنت نوروزی ایرانیان وجود دارد و دختران دم بخت، ۳۶۵ روز سال را منتظر رسیدن این روز امیدوارکننده(!) هستند.
قبل از رفتن به مجارستان لازم است خیلی کوتاه به فلسفه پیدایش این رسم بپردازیم. طبق کتب باستانی، «مشیْ» و «مشیانه» روز سیزدهم فروردین برای اولین بار در جهان با هم ازدواج کردند. در آن زمان آن دو به وسیله گرهزدن دو شاخه سبزه ازدواج خود را بنا نهادند. این اتفاق در زمان کیومرث رخ داده بود و تا امروز نیز ادامه داشته و دختران در چنین روزی نیت میکنند و سبزه گره میزنند.
اما کولیهای مجارستان اعتقاد به رسمی دارند که دقیقا مانند داستانی است که برایتان گفتم، منتها با این تفاوت که اسامی اشخاص داستان را به نامهای خودشان تغییر دادهاند. مثلا کیومرث را تبدیل کردهاند به کریستف!
دختران جوان کولی مجار هم در روز دوم آوریل هر سال در بازارهای سالانه این کشور، هم سبزه گره میزنند و هم در آن روز به عقد پسران کولی درمیآیند. به عبارتی دیگر دختران فقط میتوانند در این روز ازدواج کنند و اگر موفق به یافتن شوهر نشوند، میبایست تا سال آینده صبر کنند.
اما اگر این قسمت عجیب بود، قسمت بعد در کنار عجیب بودنش، باز بحث شیرین پول را به همراه خود دارد؛ والدین دختران در این روز به همراه آنان هستند. آنها به شوهری که دخترانشان در این روز پیدا میکنند، مبلغی قابل توجه نیز میپردازند.
هرچند دختران کولی مجار، چهرهشان چندان زیبا نیست، اما میبایست در این روز خود را سنگین و زشت آرایش کنند! چرایش را والا ما هم نمیدانیم.
۵
مورد پنجم، قبل از همه این ماجراها در ایران خودمان اتفاق افتاده است. دختری ۳۲ ساله بعد از اینکه پدرش خواستگارانش را به بهانههای مختلف رد میکرد، با مراجعه به شعبه ۲۶۲ مجتمع قضایی خانواده از قاضی دادگاه درخواست پیداکردن شوهر مناسب برای خود میکند!
او در حضور چشمان حیرتزده کارکنان شعبه پس از گفتن مختصری از گذشته خود، برگهای را از کیفش بیرون میآورد و شرایط شوهر مورد تقاضایش از دادگاه را که روی آن نوشته بود، میخواند: «قد شوهرم باید بین ۱۷۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر و چهارشانه و زیبا باشد و تا به حال هم ازدواج نکرده باشد. چون من در یک منطقه خوب سکونت دارم، او هم باید در همین منطقه یا منطقه دو زندگی کند و علاوه بر آن تا حدودی همشأن من باشد. من لیسانس معماری دارم و او هم باید حداقل مدرک کارشناسی داشته باشد. مرد ایدهآل من نباید اهل سیگار و مواد مخدر باشد و باید قول بدهد بعد از ازدواج حداقل در ماه یک بار من را به مسافرت ببرد.»
حتما انتظار دارید مانند اتفاقهای قبلی در پایان مبلغی پول هم برای شوهر موردنظر تعیین شده باشد، اما چون در ایران وضعیت اقتصادی مردم بحمدالله خوب است و مشکل خاصی در این زمینه وجود ندارد، این خانم برخلاف همتایانش در نقاط دیگر جهان، حرفی از پول نمیزند و کسی چه میداند، شاید به همین دلیل است که توفیقی حاصل نمیکنند! یاد نقل قولی از مادربزرگ یکی از دوستان افتادم که میگفت: «کو شوهر! شوهر خوب کیمیاست.» به نظر میرسد معنی حرف مادربزرگ این دوست را خارجکیها بهتر درک کردهاند که اینگونه برای وصال به شوهر موردنظر کرور کرور خرج میکنند!
در نظر داشته باشید که درست است که این مقاله حقیقت دارد و از گوشه و کنار این کره خاکی برای شما جمعآوری شده، ولی هیچ وقت نه در زندگی پول و سرمایه برای کسی خوشبختی آورده و نه اینکه میتوان ملاک اول زندگی را پول قرار داد و در شروع زندگی هیچ وقت نمیتوان با کسی طی کرد که اگر با من ازدواج کنی فلان شرایط اتفاق میافتد و یا اگر بخواهی من با تو ازدواج کنم، به یک چنین دستاوردهایی خواهی رسید.
بله، درست است که صحبتهای اولیه در زندگی خیلی مهم است، ولی نه به صورتی که در این مقاله خواندید.
جهت آشنایی بیشتر با کانون مشاوران ایران و دوره های برگزار شده خانواده ، ازدواج و موفقیت و ارائه وقت مشاوره لطفا بر روی مشاوره کلیک کنید.
مشاوره خانواده تهران مشاوره آنلاین مرکز مشاوره خانواده مشاوره آنلاین ازدواج مرکز مشاوره آنلاین