زیبایی زندگی یک مستندساز
من خودم را بیشتر شامل آن گروهی از آدمها میدانم که طبیعت را دوست دارند، اما ضمنا از دیدن مستندهای حیاتوحش خسته شدهاند، و حتی گاهی این مستندهای طولانی برایشان عذابآور است. ولی گاهی اتفاقات متفاوتی هم میافتد تا ما را متقاعد کند که همه تصاویر مربوط به طبیعت، تصاویری صرفا علمی و خشک و یا تصاویری کارتپستالی و تکراری و خوشرنگ و لعاب نیستند. میشود به طبیعت و جانداران نوع دیگری هم نگاه کرد، و این همان کاری است که گرگوری کُلبرت (Gregory Colbert) در آن حسابی موفق بوده و سعی میکرده خود را لحظه به لحظه بالاتر بکشد و در پی موفقیتهای بیشتری بوده است.
سال ۱۹۹۲ میلادی، یک جوان کاناداییالاصلِ خسته از زندگی ماشینی، سفر ۱۰ ساله شگفتآوری را شروع کرد. او کسی نبود جز گرگوری کلبرت، مستندساز و عکاسی حرفهای، که تا امروز توانسته میلیونها نفر را در سراسر دنیا با عکسها و فیلمهایش سر جای خود میخکوب کند. نتیجه این سفر عجیب و غریب که تا سال ۲۰۰۲ ادامه پیدا کرد، صدها فریم عکس و یک فیلم یکساعته به نام خاکستر و برف Ashes and Snow است.
پروژه خاکستر و برف ـ هم عکسها و هم فیلم ـ از آن دسته پروژههایی است که همه مردم باید آن را ببینند؛ حالا اگر به طبیعت هم توجه ویژهای داشته باشید و زندگی مدرن هم خستهتان کرده باشد که دیگر چه بهتر! کافی است در پایان یک روز شلوغ و پر از ترافیک و درگیری این عکسها یا فیلم را ببینید یا دستکم به موسیقی جادوییاش گوش کنید، ناگهان متوجه میشوید که انگار همه چیز دارد در آرامشی عمیق فرو میرود، حس عجیبی از آشتی و آرامش و امنیت به شما دست میدهد و تمام!
گرگوری کلبرت که در جوانی تصمیم داشت نویسنده شود، بعد از مدتی شروع به ساخت مستندهایی درباره معضلات اجتماعی از قبیل دزدی، قتل، ایدز و تجاوز کرد؛ و با وجود اینکه در این پروژهها بسیار هم موفق بود، ناگهان تصمیم دیگری گرفت: بازنمایی طبیعت با متفاوتترین شکل ممکن.
کلبرت در سفر ۱۰ سالهاش به کشورهایی مثل هند، برمه، سریلانکا، مصر، اتیوپی، کنیا و نامبیا رفت و در این سفرها از حدود ۱۳۰ جانور مختلف مثل فیل، نهنگ، عقاب، لکلک و یوزپلنگ عکس گرفت. علاوه بر این در عکسهای او بعضی از قبایل انسانی نسبتا ناشناخته، راهبان بودایی، بومیان جنگل و رقصندگانی که در خلسه معابد غرق شدهاند هم وجود دارند.
سال ۲۰۰۲ کلبرت تصمیم گرفت عکسهایی را که در این ۱۰ سال گرفته بود، در شهرهای مختلف نمایش دهد. نمایشگاه از ۵۰ فریم عکس در ابعاد ۲.۵ در ۳.۵ متر با تم سپیا تشکیل شده بود. این نمایشگاه تا امروز هم همچنان در بعضی از شهرهای مختلف جهان برگزار میشود.
عکسهای کلبرت یک ادای دین شاعرانه به جهانی است که در آن زندگی میکنیم. با دیدن این عکسها یاد میگیریم که میشود به جهان نگاهی عاشقانه هم داشت؛ کلبرت تلاش میکند با عکسهای خود به یاد ما بیاورد که طبیعت زیبا و ستایشبرانگیز است؛ سالها پیش از این در دنیایی که امروز تقریبا فراموش شده است، انسانها و حیوانات در کنار هم زندگی سرشار از هارمونی و آرامشی داشتند؛ و این آرامش و دوستی کمکم جای خود را به ترس از طبیعت و وحشت از حیوانات داد. اگر تصاویر کلبرت را نگاه کنید، به این نتیجه میرسید که طبیعت هراسناک و وحشی نیست، نباید از حیوانات ترسید، هیچ دلیلی برای وحشت کردن از چیزی وجود ندارد و طبیعت و همه جانداران با ما دوست هستند، فقط به شرط اینکه راز و رمز این دوستی را بلد باشیم.
زیبایی زندگی یک مستندساز
شاید برای همین هم کلبرت و مدلهایش ـ که همه اهالی بومی منطقه هستند ـ بدون هیچ ترسی به آغوش یوزپلنگها و فیلها میروند و خود او در فضای سورئال تصاویرش به دنبال زبان مشترکی میان انسانها و حیوانات میگردد. اتفاقات زیادی هستند که به نظر میرسد پیش از این آنها را در قلمرو علم طبقهبندی میکردیم و شاید حتی برای ما خستهکننده هم بودند، اما امروز میشود آنها را با نگاهی شاعرانه هم تفسیر کرد.
همهچیز بینهایت متفاوت است، انگار همه جانداران ـ به غیر از انسان ـ میخواهند برای ما داستانی از عشق و دوستی تعریف کنند. در این تصاویر یک نگاه شرقی و عارفانه به جهان وجود دارد؛ احساس میکنید سالهای زیادی به عقب برگشتهاید، زمانی که از تکنولوژی و زندگی شهری هیچ خبری نبود؛ یک زندگی بدوی و سرتاسر آرامش. زمانی که بیشتر کارهایتان را خودتان و به بیشتر به صورت انفرادی انجام میدادید.
اغلب فرهنگهای کهن جهان، از مصر گرفته تا قوم مایا، و سرخپوستهای آمریکایی، در مورد ارتباط با حیوانات و همینطور طبیعت آداب ویژهای وضع کرده بودند و حالا این قوانین انگار در عکسهای کلبرت دوباره زنده میشوند، منتها این بار با یک روایت مدرن و قرن بیستمی. کلبرت در تلاش است تا پیام مهمی را به ما برساند: اگر جهان یک سمفونی زیبا باشد، این سمفونی فقط متعلق به انسانها نیست؛ همه زندگان در این ارکستر نقشی دارند و هرآنچه که در این جهان نفس میکشد، یکی از نتهای این سمفونی زیباست.
عکسها آنقدر شما را با خودشان درگیر میکنند که ممکن است دلتان بخواهد ساعتها به تکتک آنها خیره شوید. این تصاویر به طوری تلویحی، داستان مردی را برای ما تعریف میکنند که بیخبر و بدون هیچ نشانی ناگهان به دوردستها سفر کرده و حالا بعد از مدتی نامههایی را به همسرش ارسال میکند. از متن نامهها اطلاعی به ما داده نمیشود، اما مطمئنا این نامهها عاشقانه و شاعرانه بودهاند و دارای مطالب زیادی بودهاند.
یکی از نکات بسیار مهم دیگر در عکس این است که تمام آنها بدون هیچ دستکاریای به نمایش در آمدهاند. عکسهایی که میبینیم کولاژ نیستند، و از هیچ مونتاژ و ترفند تصویریای هم در آنها استفاده نشده است؛ همهچیز ـ حتی ژستهای حیوانات فیلم ـ صددرصد طبیعی و واقعی است. بعضی از این تصاویر آنقدر عجیباند که کاملا ساختگی به نظر میرسند، اما حقیقت چیز دیگری است. کلبرت برای عکاسی و فیلمبرداری این تصاویر به زیر آب رفته و ساعتها با والها و فیلها رقصیده و شنا کرده است. عشق میان انسان و حیوان آنقدر زیبا و طبیعی است که هیچ احتیاجی به کلکزدن و دستکاریکردن ندارد.
در خیلی از تصاویر، فیلهایی را میبینیم که در زاویههای عجیب و غریب و یا در زیر آب و غیره به ما نشان داده میشوند. این اتفاق به این علت افتاده که در بسیاری از کشورها فیل نمادی است از خوششانسی و خوشیمنی و نیرویی که شر و بدی را دور میکند.
زیبایی زندگی یک مستندساز
خود کلبرت در مصاحبهای گفته: «وقتی که من بچه بودم، گوشهای بزرگی داشتم و برای همین هم خیلی از دوستانم من را فیل صدا میزدند! با اینکه مادرم همیشه نگران بود این لقب من را ناراحت کند، اما اتفاقا کاملا برعکس، من از این لقب خوشم آمد. این اسم یک حس عجیب از نزدیکی نسبت به فیلها را در من ایجاد کرد. امروز هم همچنان همینطور است؛ من از فیلها الهام میگیرم و بنابراین دوست داشتم آنها را با این همه زاویه متفاوت در تصاویرم نشان بدهم که به گفته خیلیها تا حدود زیادی موفق بودهام.»
به هر حال این تصاویر بدون اغراق تصاویری جادویی هستند؛ اگر مستندهای معمول در مورد حیات وحش و طبیعت را دیده باشید، خوب میدانید چه میگویم. بعد از دیدن مستندهایی که بعضیوقتها واقعا حوصلهمان را سر میبرند و به همهچیز نگاهی تکبعدی و علمی دارند، بد نیست یک ساعت را هم به تماشای این تصاویر شگفتانگیز بنشینیم و نگاه شاعرانه خودمان را کمی تقویت کنیم و از این تصاویر که شبیه داستانهای پریان هستند لذت ببریم؛ تصاویری که جادو و شعر و زیبایی در آنها موج میزند. گفتم که، به نظر من هر کسی باید این تصاویر را حداقل یکبار در زندگیاش ببیند و آرامش و زیبایی عمیق آن را با تمام وجود حس کند و بتواند این تصاویر را به خوبی درک کند.
کلبرت میگوید: «امیدوارم تمام کسانی که پروژه من را میبینند، بتوانند با دیدن این اثر، همان لذت منحصر به فردی را تجربه کنند، که من خودم در طول زمان انجام پروژه عکاسی و فیلمبرداری تجربهاش کردم؛ لذت این تصاویر برای من که بینظیر و خارقالعاده است وای کاش برای مردم هم همینطور باشد. در حقیقت من چیزی عجیب را که وجود خارجی هم ندارد از خودم ابداع نکردم، بلکه فقط سعی کردم زیباییهای گمشده دنیا را دوباره به مردم نشان دهم و به آنها بگویم دنیا فقط همین چیزی نیست که آنها میبینند.»
بازدید:۳۷۹۶۲۶