الگوبرداری از افراد موفق در زندگی

الگوبرداری از افراد موفق در زندگی:مردان و زنان درهنگام مواجه شدن با مشکلات و مسائل دارای واکنش های متفاوتی هستند .

دراین مواقع به یکبار خواندن این مقاله، الگویی ابتدایی از آن‌چه که باید انجام دهید تا شما را به موفقیت برساند، در اختیار خواهید داشت.

روش الگو برداری موفقیت آمیز

به عنوان مثال تصور کنید از اضافه وزن رنج می‌برید.

من بیست کیلوگرم اضافه وزن داشتم، می‌خواستم از شر این اضافه وزن خلاص شوم و انرژی بیشتری داشته باشم.

زیرا احساس می‌کردم انرژی من حتی برای انجام کارهای ساده‌ای مانند انجام وظایف شخصی‌ام نیز ناچیز است.

بنابراین تصمیم گرفتم به آن‌چه می‌خواهم برسم.

به خود گفتم باید هرچه زودتر دست به کار شوم، اما به راستی چه بایست می‌کردم؟ نمی‌دانستم.

میلیون‌ها بار از روش‌های مختلف برای لاغر کردن خود استفاده کردم.

اما همان‌طور که می‌دانید هیچ کدام از این روش‌ها کارساز نیستند.

تا مدتی، کمی از وزنم کاسته می‌شد، اما خیلی زود دوباره چاق می‌شدم.

بنابراین تصمیم گرفتم مدلی برای خود پیدا کنم.

به خود گفتم باید کسی را بیابم که همان نتیجه‌ای را که من می‌خواهم، قبلا گرفته باشد و سپس همان کاری را بکنم که او انجام داده است.

زیرا من معتقدم تمام افراد موفق کسانی هستند که رفتارهای ویژه‌ای دارند.

و روش‌های خاصی، که آن‌ها را بارها و بارها امتحان کرده‌اند.

بنابراین اگر ما همان رفتارها را در پیش گیریم.

درست مثل این است که مسیر خود را از روی نقشه‌ای که از قبل با سال‌ها زحمت تهیه شده است، انتخاب کنیم.

قانون موفقیت 

قانون موفقیت برای همه صادق است.

در هر سن، با هر سابقه، هر دین، هر ملیت، هر رنگ و یا جنس. فرقی نمی‌کند

در چه موقعیتی باشید؛ قوانین موفقیت همان است و برای همه مفید خواهد بود.

اگر از این قوانین بهره بگیرید، آن‌چه به دست می‌آورید فراتر از باورتان خواهد بود.

باز هم متذکر می‌شویم که برای به دست آوردن آن‌چه می‌خواهید، ابتدا کسی را پیدا کنید که آن را به دست آورده باشد.

و ببینید چه کرده است، شما هم همان کار را بکنید و همان نتایج را به دست آورید.

به خاطر داشته باشید که آگاهی به تنهایی کافی نیست.

آگاهی فقط یک نیروی بالقوه است که برای به فعل درآوردن آن نیاز به فعالیت و تلاش دارید.

شما تنها با دیدن کسی نخواهید دانست او چه اطلاعاتی دارد.

فقط با مشاهده آن‌چه در زندگی با تلاش به دست آورده است، به میزان آگاهی او پی خواهید برد.

برخی بسیار می‌دانند، اما قادر به تغییر دادن زندگی خود نیستند.

تقدیر این افراد به دست خودشان نوشته خواهد شد: رنج.

پس دانستن کافی نیست، باید عمل را نیز بدان بیفزایید.

الگو برداری برای حفظ سلامتی

بنابراین من به دنبال کسانی رفتم که قبلا مانند من اضافه وزن داشتند، اما توانسته بودند این اضافه وزن را از بین ببرند و لاغر باقی بمانند.

من با بررسی روش این افراد توانستم یک برنامه سلامتی برای خودم تنظیم کنم و آن را به کار ببندم.

این برنامه را در فصول آینده به شما نیز تعلیم خواهم داد.

این برنامه تنها شامل رژیم غذایی نیست، زیرا هیچ رژیم غذایی به تنهایی برای لاغر شدن و بالا رفتن انرژی بدنتان کافی نخواهد بود.

با پیروی از این برنامه می‌توانید دست کم ۱۲ کیلوگرم در طی ۳۰ روز از وزن خود بکاهید.

من با همین روش توانستم در مدت هفت هفته، ۲۰ کیلوگرم از وزن خود کم کنم.

و پس از آن نیز دیگر هرگز دچار اضافه وزن نشدم، زیرا رژیم غذایی خود را تغییر ندادم.

من به ذهن خود آموختم که نحوه نگرش خود را به برخی از غذاها تغییر دهد.

و دیگر تمایلی به خوردن غذاهایی که مرا به سوی چاقی و سستی سوق می‌دادند، نداشتم.

الگوبرداری برای انتخاب همسر

برای انتخاب همسر نیز همین‌گونه عمل کردم.

من مردی را پیدا کردم که همسر ایده‌آل خود را یافته بود.

با او صحبت کردم و ازاو پرسیدم:

• چطور توانستی همسری به این خوبی ختیار کنی؟
• چطور رابطه خودتان را این‌قدر گرم و دوست‌داشتنی نگه داشتی؟
• چه کردی که همسرت تا این اندازه به تو علاقه‌مند است؟

و دریافتم برخی نکات ویژه و قوانین خاص در روابط بین یک زوج حاکم است که هر کس می‌تواند در زندگی خود بدانها بپردازد.

من هم از همین قوانین بهره گرفتم و در طول کمتر از یک سال همسر ایده‌آل خود را پیدا کردم.

من تصمیم داشتم دو یا سه فرزند داشته باشم و پس از ازدواج بلافاصله صاحب سه بچه شدم.

من از روش الگوبرداری برای بهبود بخشیدن به موقعیت مالی خود نیز استفاده کردم.

من درجایگاهی قرار داشتم که در اجتماع زیر خط فقر به شمار می‌آید.

مبارزه با عدم اعتماد به نفس و افسردگی

ذره‌ای اعتمادبه‌نفس نداشتم و احساس افسردگی می‌کردم .

اما توانستم هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ روحی به یک دگرگونی فوق‌العاده دست یابم.

در مدتی کمتر از دوازده ماه تمام ابعاد زندگی من به قدری تغییر یافت که با آن‌چه بودم، صد و هشتاد درجه تفاوت داشت.

توانستم از آپارتمان چهل متری خویش به خانه جدیدم که ده هزار متر مربع وسعت داشت و در واقع شبیه به قصر بود، نقل مکان کنم.

این حقایق را برایتان نقل می‌کنم که شما را تحت تاثیر خود قرار دهم، بلکه می‌خواهم به خود آیید.

می‌خواهم به شما بگویم که چقدر سریع می‌توانید خود را دگرگون کنید.

فقط به شرط آن‌که بیاموزید چگونه باید از کامپیوتری که در میان دو گوش شماست و مغز نام دارد، استفاده کنید.

منبع: ساینس دیلی