نماد سایت مرکز مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج آنلاین

خانواده‌های مختلف، غذاهای گوناگون

خانواده‌هاي مختلف، غذاهاي گوناگون

خانواده‌هاي مختلف، غذاهاي گوناگون

شنیده‌اید که می‌گویند: آشپز که دو تا بشه، آش یا شور می‌شه یا بی‌نمک؟

جالب است بدانید در بسیاری از مواقع آشپز همان یک نفر است، ولی بعد از اینکه غذا حاضر می‌شود، به طرز تعجب‌آوری شکل و شمایل و طعم عجیبی دارد و هر کسی نمی‌تواند از آن غذا بخورد. پخت و پز و آشپزی در اقصی نقاط دنیا متفاوت است و به علت غذاهای گوناگون هر کسی نمی‌تواند با هر دستپختی کنار بیاید و طعم همه غذاها را قبول کند.

شاید برای شما اتفاق افتاده باشد که با این که در کشور خودمان هستید، ولی نتوانید طعم خیلی از غذاها را تحمل کنید. با تمام این مسائل، خواندن این مقاله را از دست ندهید و از اقصی نقاط دنیا اطلاعاتی را به دست آورید و بدانید که در بعضی از کشورها از چه امکاناتی و از چه چیزهایی به عنوان غذا استفاده می‌کنند و شکم خودشان را سیر می‌کنند. حتم داریم که نه‌تنها نمی‌توانید خیلی از این غذاها را بخورید، بلکه حتی شاید در بعضی مواقع نتوانید غذاخوردن خیلی از این افراد را نگاه کنید.

دقت کرده‌اید که وقتی از کنار خانه‌ای رد می‌شوید، ناگهان بوی غذا به مشامتان می‌رسد؟ گاهی اوقات، مخصوصا سر ظهرها پیش آمده که حتی از توی محله‌ای رد می‌شوید و بوی چند نوع غذای مختلف به مشامتان رسیده است. هر کس سلیقه‌ای دارد و دستپخت خاص خودش را دارد و جالب اینجاست که در هر کشور و حتی در هر شهری از یک سری غذاها استفاده می‌شود. درست است که تعدادشان زیاد است، ولی به اشکال و طعم‌های مختلف با هم فرق دارند.

در اتیوپی با رانِ عقاب‌های کوهستان تاس کباب درست می‌کنند و با نان تازه نوش جان می‌کنند. پاراگوئه‌ای‌ها هم کبابی دارند که در آن از سه گوشت مختلف (مرغ، گنجشک و اسب) درست می‌شود.

آنها هم این کباب را با نان تازه میل می‌کنند. می‌خواهید از قورباغه سوخاری شده جنوب چین هن برایتان بگویم یا دیگر کافی است؟ باور بفرمایید این نان تازه را با پنیر و گردو بخورید، صفایش صد برابر این مدل غذاهایی است که برایتان گفتم. وقتی نگاهی به غذاهای کشورهای مختلف می‌زنیم، می‌بینیم ما ایرانی‌ها یکی از بهترین غذاها را در تمام دنیا داریم. اگر اعتقاد دارید این حرف شعار است، کمی برایتان از چیپس ملخ در لائوس بگویم؟

بهتان توصیه می‌کنیم اگر در حال غذا خوردن هستید یا خیلی زود حالتان به هم می‌خورد، این مطلب را بی‌خیال شوید، اما اگر این چیزها و حتی کله آب پز شده بوقلمون در رستوران‌های کشور کاستوریکا هیچ رقمه حال شما را به هم نخواهد زد، تا آخر مطلب با من باشید تا به اتفاق روی غذاهای عجیب غریب و مهوع دنیا زوم کوتاهی کنیم.

۱

غذای سنتی ما هنگام سال تحویل سبزی پلو با ماهی است. خیلی خوشحال سر سفره هفت‌سین می‌نشینیم و دور هم سبزی پلو را به رگ و ریشه می‌زنیم. به این می‌گویند یک غذای سال تحویل مثبت و سازنده. اما چهار پنج تا کشور که آن طرف‌تر از خودمان برویم، در مورد غذای شب تحویل سال چیزهایی می‌شنویم که دیگر همان سبزی پلو هم کوفتمان می‌شود. در فیلیپین رسم است در روز تحویل سال محبوب‌ترین غذای آن کشور توسط مردم خورده شود. فکر می‌کنید محبوب‌ترین غذای آنها چه باشد؟ آنها عاشق تخم هستند. تخم را دوست دارند و هفته‌ای نیست که آن را میل نکنند.

اما این تخم‌ها مثل تخم‌مرغ خودمان نیست و برای خودش ماجرایی دارد. این تخم‌های محبوب به اردک تعلق دارند و می‌بایست چند روز قبل از بیرون آمدن جوجه اردک از آن مورد استفاده قرار بگیرد. نحوه پختن آن هم خیلی راحت است. فیلیپینی‌ها تخم اردک‌ها را داخل آب جوش می‌گذارند تا خوب آب‌پز شود. وقتی که خوب عسلی شد، آن را نوش جان می‌کنند.

به عبارتی دیگر جنین اردک زنده زنده داخل تخم آب‌پز می‌شود. سالانه میلیون‌ها تخم اردک در فیلیپین به این صورت خورده می‌شود. فکرش را بکنید در این بین اردک‌های ماده فیلیپینی چه خون دل‌ها و زجرها که متحمل نمی‌شوند.

۲

برای آنها که دیگر اند کلاس هستند و هر غذایی را نمی‌خورند، سیرابی جزو بدترین غذاهایی است که وجود دارد. حتی در گفت‌وگو‌هایمان هم اگر کسی زیادی شاخ بازی در بیاورد، به او سیرابی می‌گوییم. البته این وسط عده‌ای هم هستند که عاشق قیچی‌های سیرابی‌فروشی‌ها هستند که با آن تکه‌های سیرابی را قیچی می‌کنند و یا آب سیرابی که آب لیمو در آن می‌ریزند و با ترید نان هورت می‌کشند بالا یه پیاز هم روش.

حالا اگر شما هم جزو آن دسته هستید که الان از خواندن این قسمت کلی مور مورتان شد، اگر برایتان از سیرابی‌های ویتنام تعریف کنم چه خواهید کرد. داستان از این قرار است که در ویتنام هر پنج قدم دکه‌هایی هستند که در حال پختن، از دل و جگر گربه تا روده سگ هستند. تصور کنید سیرابی گربه را که در قابلمه‌ای پر از بخار در حال جیلیز و ویلیز کردن است یا روده سگ را که با قاشق از کاسه‌ای که در آن آب روده هم هست بالا می‌کشند و می‌خورند. قیمت هر کاسه از غذاهای لذیذی که به آن اشاره شد هم به پول ما چیزی در حدود ۱۰۰۰ تومان است. یعنی هزینه یک ساندویچ فلافل.

برای این‌که مبادا فکر کنید مردم این کشور به همین راحتی از خیر این مدل غذاها می‌گذرند، این نکته را هم باید اضافه کنم در یخچال بعضی از خانه‌های آنجا بطری‌های آّب این غذاها قرار دارد که به جای آب از آن استفاده می‌کنند. یعنی یک چیز در مایه‌های آب سیرابی تگری!

۳

«لج بازی نکن. پاشو بیا از دهن می‌افته‌ها. همه از خداشونه آب گوشت بخورن اون‌وقت تو هی ناز می‌کنی.»

این جملات را حتما تا به حال یک بار هم که شده جایی شنیده‌اید. این افراد همیشه با خودشان می‌گویند: «ببین خارجی‌ها چی می‌خورن ما چی می‌خوریم!» این دسته اغلب فکر می‌کنند خارجی‌ها مثل فیلم‌ها یک تکه گوشت بریان شده همراه با سبزیجات در کنارش میل می‌کنند و بعد می‌گویند: «wow, So good» اما باور کنید آنها هم غذای خز دارند.

به عنوان نمونه به ایتالیا می‌رویم. پیتزای فاسد از پرطرفدارترین غذاها در بین ایتالیایی‌هاست.

حتما می‌پرسید پیتزای فاسد دیگر چه صیغه‌ای است. در جواب باید گفت پیتزای فاسد صیغه نیست، بلکه نوعی پیتزاست که فقط شامل پنیر پیتزاست و تازه برای درست کردن آن چند روز هم زمان لازم است. پنیر پیتزا را وقتی از فر در می‌آورند، چند روز در جایی قرار می‌دهند تا به نهایت تجزیه و فساد برسد. آن‌قدر که روی آن باکتری‌های ریزی جمع شود. آن وقت است که پیتزا آماده میل‌کردن است. ایتالیایی‌هایی که این مدل پیتزا را مصرف می‌کنند، چندان بابت باکتری‌ها و کرم‌هایی که از خوردن این پیتزا ممکن است در بدنشان به‌وجود بیاید، نگران نیستند، چون هیچ کرمی به این راحتی‌ها نمی‌تواند آنها را از پا در بیاورد. کسی چه می‌داند حتما بدنشان با این گونه کرم‌ها سازگار است.

۴

مثل این‌که این تخم‌خوری قرار نیست دست از سر ما بردارد. تخم مرغ را که همه زیاد خورده‌ایم. با تخم اردک هم به آن صورت که فیلیپینی‌ها با آن کار دارند، کار نداریم. تخم کفتر هم که حسابش جداست. می‌ماند کوچک‌ترین تخمی که در دنیا خورده می‌شود؛ تخم مورچه! باور کنید شوخی در کار نیست. در مکزیک غذایی سنتی وجود دارد که با جوجه کباب ما رقابت می‌کند. قیمتش هم خیلی گران است. این غذا که « اسکامولس » نام دارد، برای خودش کلی فلسفه دارد و از غذاهایی است که روشنفکران مکزیکی به سادگی از کنار آن نمی‌گذرند. مقداری سبزی کوهی به اضافه ادویه و صد البته پیاز در کنار چند گرم تخم مورچه بالغ و بزرگ این غذا را تشکیل می‌دهد.

اگر در عروسی‌های ما عروس و داماد به یکدیگر عسل می‌دهند تا زندگی را با شیرین‌کامی آغاز کنند، در مکزیک اسکامولس است که نقش عسل را ایفا می‌کند. بعضی از مکزیکی‌ها اعتقاد دارند پسران و دختران جوانی که قرار است با هم ازدواج کنند، با خوردن این غذای تخمی مخصوص خوشبخت‌تر خواهند شد.

۵

تابستان که می‌شود، سر و کله سوسک‌ها پیدا می‌شود. حالا ما هر چی از داروخانه حشره‌کش و پودر هم بگیریم، باز هم نمی‌توانیم به طور کامل حریف نبرد با سوسک‌ها شویم. این سروکله‌زدن با سوسک‌ها برای آنها که در خانه‌های قدیمی‌تر زندگی می‌کنند، دیگر جزئی از سرگرمی روزانه محسوب می‌شود. حالا اگر شبی در خواب یکی از این سوسک‌ها سلانه سلانه از روی بدن شما عبور کند و شما از خواب بپرید چه می‌کنید؟ جیغ می‌زنید و فرار می‌کنید یا با لنگه کفش چنان ضربتی کاری نصیبش می‌کنید که دل و قلوه‌اش پخش زمین شود. شاید هم از شدت ترس سکته می‌کنید.

هر کاری کنید قطعا سوسک را نخواهید خورد. اما کن ادواردز انگلیسی کسی است که سوسک خوردنش او را به چهره‌ای جهانی تبدیل کرده است. با این‌که در بعضی از مناطق جنوب شرق آسیا از سوسک تا انواع حشرات به صورت سوخاری موجود است، اما این مرد انگلیسی زنده زنده سوسک‌ها را میل می‌کند و نکته جالب‌ترش نوشابه کوکایی است که بعد از آن نوش جان می‌کند. او در سال ۲۰۰۱ در حضور چشمانی که بهت‌زده و در نهایت چندش او را نگاه می‌کردند، ۳۶ سوسک را زنده زنده در عرض یک دقیقه خورد و یک آخ هم نگفت. وقتی یک گزارشگر از او غذای مورد علاقه‌اش را می‌پرسد، او با خونسردی جوابی می‌دهد که معادلش در فارسی چیزی معادل خورش سوسک می‌شود. احتمالا سوسک‌ها عمرا در نزدیکی‌های خانه او سروکله‌شان پیدا نشود، چون اگر آن طرف‌ها مسیرشان بیفتد، یک لقمه چرب آقای ادواردز می‌شوند.

۶

بعضی وقت‌ها آدم حتی یادش می‌رود شب قبل چه غذایی خورده. چه برسد به این‌که بداند مثلا چهار سال و پنج ماه پیش ناهارش چه بوده. اما باور بفرمایید در این جهان به این بزرگی بالاخره یکی پیدا می‌شود که یادش باشد، سال‌ها پیش دقیقا چه چیزی خورده یا نخورده. به سلامتی فلاپی دیسک را که دیگر همه‌تان به خوبی می‌دانید چیست؟ عجله نکنید به موقع ربطش را به بحثی که داشتیم می‌کردیم می‌گویم. ناکاماتسو مردی ۵۰ ساله است که از ۳۴ سال پیش تا کنون از تمام غذاهایی که خورده است، عکس گرفته.

این مرد ژاپنی تصمیم دارد ۱۴۰ سال عمر کند و به همین خاطر بیش از سه دهه است که از تمام چیزهایی که می‌خورد عکس می‌گیرد و بدون تجزیه و تحلیل غذاها و تاثیرات مختلف آنها روی بدنش لب به غذایی نمی‌زند. بر عکس ما که ظهر خورش قیمه می‌خوریم، یک ساعت بعد پفک و چند ساعت بعدترش خربزه و در نهایت با یک نوشابه انرژی‌زا قال قضیه را می‌کنیم. آن وقت توقع داریم معده بدبخت ما برایمان مثل ساعت کار کند.

راستی سوال بالا که یادتان نرفته؟ این آقای ناکاماتسو مخترع همان فلاپی دیسک‌هایی است که شما می‌شناسید.

ضمن این‌که این آقا، جز این در حدود ۳۰ هزار اختراع دیگر هم به ثبت رسانده. به هر حال روی اصول و قاعده با شکم مبارک رفتار کردن، می‌تواند چنین نتایجی هم به بار بیاورد.

۷

حتما برای خیلی از شما هم پیش آمده است که از شدت گرسنگی حتی نان خشک و خالی هم خورده‌اید. من کسی را نمی‌شناختم که از شدت گرسنگی نان و پنیر با پیاز هم خورده بود. اما بیایید تصور کنیم یک روز که حسابی گرسنه‌مان است و هیچ چیز برای خوردن پیدا نمی‌کنیم. آیا می‌توانیم به سمت قاب روی دیوار برویم و آن را گاز بزنیم و بخوریم، یا قاشق و چنگال را از کابینت برداریم و دلی از عزا در بیاوریم. قطعا جوابتان منفی است، چون حتی اگر از گرسنگی دور از جان بمیریم هم نمی‌توانیم این جور چیزها را بخوریم. اما میشل لوتیتوی فرانسوی کسی است که ۵۱ سال است این چیزها غذایش است. این مرد عجیب فرانسوی از تلویزیون گرفته تا دوچرخه، از آهن گرفته تا شیشه و پلاستیک را به راحتی می‌خورد. نکته حیرت‌انگیز، معده اوست که به راحتی می‌تواند این چیزها را که هیچ بنی بشری نمی‌تواند بخورد، هضم کند. البته مدت زمانی که لوتیتو برای خوردن این اشیا صرف می‌کند، کمی بیشتر از زمان عادی است که برای غذاخوردن صرف می‌شود. مثلا خوردن یک رادیو ممکن است یک ساعت طول بکشد.

باورش کمی سخت است، اما او همیشه دوست داشته که یک هواپیما بخورد تا این‌که در سال ۱۹۷۸ به آرزویش می‌رسد و پس از دو سال یک هواپیمای آموزشی را به طور کامل نوش جان می‌کند. سال‌هاست پزشکان فرانسوی در کمین مرگ این پیرمرد فرانسوی هستند تا با کالبد شکافی راز این معده را که هر چه به آن بدهی نه نمی‌گوید، کشف کنند.

۸

یک چیز است که برای بعضی‌ها در برابر غذاخوردن یک زجر به تمام معناست؛ رژیم. آدم‌های شکمو وقتی قرار است با دوستان به پیک نیک بروند، مهم‌تر از این‌که کجا بروند و چه برنامه‌ای بریزند تا بهشان خوش بگذرد، بیشتر به فکر این هستند که غذا چه بخورند. به همین خاطر از شب قبل گوشت را در ظرفی که حاوی پیاز و آب لیموست می‌گذارند و فردایش با چند عدد سیخ و منقل مجهز به پیک نیک می‌روند. چی؟ نان و پنیر و خیار و گوجه؟

 اصلا حرفش را هم نزن. اصلا جواب نمی‌دهد. فقط کباب. بعد از همه اینها تازه یادش می‌افتد که ای بابا دارم چاق می‌شوم. آن وقت است که به دنبال راهی برای کاهش وزنش می‌گردد. وقتی سایت یکی از نشریات معتبر خارجی را می‌خواندم، به خبری برخورد کردم از یک شهر، در یکی از کشور‌های آفریقایی. اسم کشور گفته نشده بود. به همین خاطر آن را گل اندام آباد صدا می‌زنیم. داستان این گل اندام‌آباد مربوط به این قضیه است که مردم این شهر، کاملا خوش‌اندام هستند.

آنها اعتقاد دارند غذایی که هفته‌ای یک بار می‌خورند، باعث شده بدون آن‌که نیازی به ورزش یا رژیم باشد، بدن‌های متناسبی داشته باشند. اگر زیاد چاق هستید و الان گل از گلتان شکفته که بالاخره انتظار به پایان رسیده کمی دست نگه دارید. غذای مورد نظر مردمان این شهر مغز میمون سرخ کرده است که آن را با ماست می‌خورند.

آنها مغز میمون را بعد از این‌که خوب آب پز می‌کنند، رنده می‌کنند و آن را در کاسه‌های ماست می‌ریزند و میل می‌کنند. دیگر با خودتان است بین نسخه تجویزی مردم شهر گل اندام آباد و کیلو‌های اضافه‌تان کدام را انتخاب می‌کنید.

بازدید:۸۷۶۲۵۴

رتبه مقاله درگوگل:

خروج از نسخه موبایل