نماد سایت مرکز مشاوره خانواده و مشاوره ازدواج آنلاین

خانواده متدین ایرانی:ساده‌زیستی یا تجملات؟

خانواده متدين ايراني:ساده‌زيستي يا تجملات؟

خانواده متدين ايراني:ساده‌زيستي يا تجملات؟

بلوار کاوه، ایران زمین، الهیه، بلوار آفریقا و… حتما تا به حال گذرتان به این خیابان‌ها افتاده. اگر افتاده پس حتما می‌دانید که آن‌چه این خیابان‌ها را سر زبان‌ها انداخته، نه خود خیابان و موقعیت جغرافیایی آن، که اتومبیل‌هایی است که در آن تردد و به قول معروف «دور دور» می‌کنند. اتومبیل‌هایی که عصرها و به‌خصوص اواخر هفته، تمام تلاششان را می‌کنند که خیابان‌های تهران را تبدیل به نمایشگاه و چشم عابران پیاده را خیره کنند. خیره‌شدگانی که به قول یک مثل قدیمی سواره از آنها بی‌خبر است.

شاید ما آن روزها را خیلی خوب به یاد نیاوریم. چون اغلب کودک و یا حداکثر نوجوان بودیم. سال ۷۳ را عرض می‌کنم! سالی که برای اولین بار پس از انقلاب، واردات انبوه خودرو به کشور صورت گرفت. اگر از بزرگ‌تر‌ها بپرسیم، حتما یادشان می‌آید بنزهایی را که به «کپل» معروف بودند. از آن موقع به بعد و تا قبل از سال ۸۴ اکثر ما اتومبیل‌های روز جهان را یا در صفحه مانیتورهامان دیده بودیم یا اگر پا به آن سوی آب‌ها گذاشته بودیم، در خیابان‌های آنسوی آبی‌ها! اما از سال ۸۴ که واردات خودرو آزاد شد و سیل خودروهای خارجی به ایران سرازیر، چشم ما هم از نزدیک به جمال این اتومبیل‌های لوکس روشن شد! اتومبیل‌هایی که توسط نمایندگی‌هایشان و با اخذ سفارش از مشتری‌ها، ابتدا با تعرفه واردات ۱۱۰ درصدی به کشور وارد می‌شدند. ولی از ابتدای سال ۸۵ این تعرفه به ۹۰ درصد کاهش پیدا کرد. تعرفه ۹۰ درصدی یعنی ۰٫۹ برابر قیمت خودرو به‌عنوان عوارض گمرکی به گمرکات ایران واریز می‌شود. اما این هزینه گزاف باعث نشد که بازار این خودرو‌ها کساد باشد که اتفاقا بسیار هم پررونق هستند. سود اصلی این رونق را هم به ترتیب کشورهای ژاپن، کره جنوبی و آلمان می‌برند. یعنی شرکت‌های تویوتا، نیسان، هیوندای، کیا، مرسدس بنز و بی‌ام‌و. اما دیدن خودروهای جورواجور و رنگ و وارنگ آسیایی، شاید برایمان عادی شده باشد و دیگر چشم‌هایمان را «گرد» نکند! بیشتر آنهایی مورد توجه هستند که حضور کمتر و صدالبته قیمت بیشتری دارند؛ خودروهایی مانند لکسوس، مرسدس بنز و بی‌ام‌و که متوسط قیمتشان بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان است. ولی هنوز هم قیمت گران‌ترین خودروی وارداتی، با این رقم اختلاف فاحشی دارد. مدل فول آپشن مرسدس بنز کلاس اس که قیمتش در بالاترین وضعیت به ۳۸۰ میلیون تومان می‌رسد.

شاه‌ماهی‌ها روی آسفالت داغ

اگر حتی کمی توی نخ ماشین باشید، حتما اسم «ک» را شنیده‌اید. و اگر از خیابان شریعتی گذر کرده باشید، حتما نمایشگاه لوکس «ک» را دیده‌اید. حالا اگر نه اسم «ک» را شنیده‌اید و نه نمایشگاهش را دیده‌اید، باید برایتان بگویم که این هنرکده که اسم صاحبش را بر پیشانی دارد، معروف‌ترین و حرفه‌ای‌ترین مرکز تیونینگ اتومبیل کشور است. برخلاف تصور، تنها کاری که در این نمایشگاه انجام نمی‌شود، معامله اتومبیل است. در واقع هنرکده «ک»، مرکز تیونینگ و به زبان خودمانی محل «اسپورت» کردن اتومبیل‌هاست. هم از نظر ظاهری و هم از نظر باطنی! آن هم برای ماشین‌های آنچنانی. به این صورت که «از ما بهتران» سوار بر ماشین‌های لوکسشان می‌شوند، به هنرکده «ک» مراجعه می‌کنند و خودرویشان را تحویل می‌دهند. سپس اصحاب «ک» در اسرع وقت اتومبیل آقایان (یا خانم‌ها) را با تکه آهن پاره‌های میلیونی تزیین می‌کنند. به این تکه پاره‌های آهنی هم در زبان خودشان کیت بدنه می‌گویند که عبارت است از سپر، گلگیر، رکاب‌های زیر درها و… فصل مشترک تمام این خودروها هم این است که نام و لوگوی هنرکده، پشت و سمت چپ این خودروها درج می‌شود. البته این هنرکده اقدام به واردات خودروهای خاص هم می‌کند. خودروهایی که روی پلاک زرد و سفید همه‌شان نوشته شده «گذر موقت» و این یعنی این‌که اینها «سوپر کار» و یا به قول معروف «شاه ماهی» هستند. هنرکده «ک»، این ماشین‌های اسطوره‌ای را به‌طور خاص برای سفارش دهندگان وارد می‌کند. به این ترتیب که «خیلی از ما بهتران» تشریفشان را می‌برند به نمایشگاه این هنرکده و سفارش واردکردن یک اتومبیل خیلی خاص، به این هنرکده می‌دهند. صد البته که اصحاب «ک» هم در اسرع وقت اتومبیل سفارش داده شده را تحویل شخص می‌دهند.

حتما تا حالا برای همه ما پیش آمده که به این خودروهای خاص بربخوریم تا ما را برای مدتی سرکار بگذارند تا متوجه مدل و کمپانی تولیدکننده‌شان بشویم. هامر، لامبورگینی، فراری، فورد موستانگ، شورولت کوروت، آستون مارتین، دوژ، مازراتی، آئودی، رنجروور و… این اتومبیل‌ها و دوستان وارداتی‌شان خیابان‌های شهر تهران مخصوصا از نوع شمالی‌اش را قبضه کرده و سمفونی‌ای به راه انداخته‌اند که شاید چندان گوش‌نواز نباشد، اما به شدت چشم‌نواز است. سمفونی‌ای با صداهای عجیب و گوش‌خراش سازهای ۱۲ سیلندر، که برای علاقه‌مندان آنها، به سمفونی‌های باخ و موتزارت می‌ماند.

چگونه وارد می‌شوند؟!

 تقریبا تمام این خودروها از کشورهای شیخ‌نشین حوزه خلیج فارس به کشور وارد می‌شوند. البته واردات این هیولاهای چهارچرخ به این سادگی‌ها هم نیست. بر اساس بخشنامه واردات خودرو، افرادی که حداقل شش ماه خارج از کشور زندگی کرده باشند، می‌توانند وسیله نقلیه خود را به صورت دفترچه کارنه دوپاساژ (کارنه دوپاساژ در حقیقت گذرنامه وسیله حمل و نقل جاده‌ای است که به‌عنوان مجوز ورود موقت، از کشور مبدا صادر می‌شود) یا از طریق دریافت پروانه از مرزهای کشور به صورت موقت وارد کشور کنند. از افرادی که با دفترچه کارنه دوپاساژ، خودرو وارد کشور می‌کنند هزینه‌ای بابت تردد دریافت نمی‌شود، اما افرادی که از طریق دریافت پروانه از مرزهای کشور اقدام به ورود خودرو می‌کنند، باید در مرز کشور تضمین، وجه نقد یا بن بیمه به‌عنوان وجه الضمان بگذارند تا بتوانند خودرو خود را وارد کشور کنند.

اما برای مایی که هنگام دیدار این اعاظم و اکابر، «همه تن چشم می‌شویم و خیره به دنبالشان می‌گردیم» باید جالب باشد که قیمت این اعاظم در خارج از کشور چقدر است. در ادامه گزارش قیمت تعدادی از اتومبیل‌های موجود در ایران، در خارج از کشور آورده شده است. قیمت‌هایی که در بعضی موارد به نسبت دبدبه و کبکبه و هیبت ماشین خیلی هم زیاد نیستند. اما چیزی که باعث خاص شدن این ماشین‌ها شده، هم‌خوان‌نبودن سیستم فنی و یا کشور تولید کننده‌شان با قوانین کشور ماست. یعنی تمام این سواری‌ها دارای موتور هشت سیلندر و بیشتر هستند و یا نتوانسته‌اند که مجوز‌های آلودگی هوا و زیست محیطی لازم را کسب کنند. طبق قانون، خودروهای سواری حداکثر شش سیلندر اجازه ورود به کشور را دارند و تا کنون ۱۵ شرکت هم توسط دولت مجاز به واردات خودرو شده‌اند. البته در بین این ۱۵ شرکت نامی از پورشه آلمان نیست که تقریبا یک ماه پیش مراسم رسمی افتتاحیه‌اش در تهران برگزار شد. اما آن‌چه از همه جالب‌تر است، حضور اتومبیل‌های ممنوعه‌ای است که اتفاقا نمره هم شده‌اند. در این موارد، دو حالت بیشتر وجود ندارد: یا این‌که صاحب محترم ماشین خیلی احساس زرنگی کرده و پلاک یکی دیگر از اتومبیل‌هایش را بی هیچ حساب و کتابی روی این یکی چسبانده. که البته چنین اتومبیل‌هایی مانند دم خروس می‌مانند و اکثرا توسط نیروی انتظامی توقیف می‌شوند. اما در حالت دوم شرایط کمی پیچیده‌تر است و صاحب خودرو کمی زرنگ‌تر. آن هم بحث نه چندان شیرین پارتی‌هاست. برای این‌که خوب متوجه پیچیدگی این پارتی‌بازی شوید، برایتان یک مثال می‌زنم:

تصور کنید که می‌خواهند یک فورد موستانگ ۲۰۰۹ وارد کنند که از لحاظ قانونی ممنوع است. برای این کار ابتدا یک موستانگ قدیمی (مثلا ۱۹۸۴) را که در ایران موجود هست خریداری می‌کنند. سپس با پارتی بازی شماره شاسی، موتور و… ماشین قدیمی را به ماشین جدید تغییر می‌دهند. اما مدل ماشین را نمی‌توانند تغییر دهند. پس دوباره با یک سری پارتی بازی ماشین را وارد می‌کنند و به گمرک هم اعلام می‌کنند که اتاق موستانگ قدیمی خراب شده و از بین رفته و این اتاق جدید همان موستانگ قدیمی است. در نتیجه اتومبیل نمره می‌شود، با این نکته که در سند آن مدل ۱۹۸۴ ثبت می‌شود به جای ۲۰۰۹٫

اما فکر کنید روزی واردات شاه ماهی‌ها آزاد شود و غول‌هایی همچون لامبورگینی و آستون مارتین هم وارد کشور شوند و روی سینه پلاک داخلی درج شود، اما آسفالت خیابان‌های تهران سرعت فوق‌العاده این خودروها را برنمی‌تابد و احتمالا علیه‌شان می‌شورد! پس تنها کاری که می‌شود با این خودرو‌ها انجام داد، پرسه زدن در شهر، «دور دور کردن» و یا به قول یکی از دوستان «حل مشکل دیگران» است!

بازدید:۴۲۳۶۱۸

رتبه مقاله درگوگل:

خروج از نسخه موبایل