گوشهگیری در کودکان
همه دور هم جمع شدهاند و در حال صحبت هستند، غافل از اینکه کودکی گوشهای از اتاق در خود فرو رفته و صحبتی نمیکند. بقیه کودکان در اتاقی جمع شدهاند و در حال بازی و سروصدا هستند، ولی کودکی آرام در گوشهای نشسته است. هر کس چیزی میگوید و صحبتی میکند و بچهها در حال بازی کردن هستند. سفره شام پهن میشود و همگی به سر سفره میآیند و در حال خوردن شام هستند و آن کودک هم به سر سفره میآید و آرام در گوشهای مینشیند و صحبتی نمیکند و مشغول غذاخوردن میشود.
با این همه سروصدا و شلوغی و رفت و آمد در یک مهمانی به این شلوغی، چرا این کودک گوشهگیر و ساکت است، چرا در خود فرو رفته و صحبتی نمیکند، مگر اتفاقی افتاده، مگر کودکی در این سن چقدر وارد اجتماع شده و با مسائل روز درگیر شده که بخواهد اینقدر در خود فرو برود؟
در برخی از مواقع از بعضی از پدرها و مادرها میشنویم که اینگونه بهتر است و کودکمان در مهمانی سروصدا نمیکند و یا آبروریزی نمیکند و در گوشهای نشسته. ولی آیا این دلیل محکم و به جایی است که از کودکی که در سن کودکی قرار دارد و در سن شلوغی و تحرک است، بخواهیم گوشهای آرام بنشیند و سروصدا نکند. آیا میدانید از نظر بسیاری از روانشناسان این قضیه بیماری محسوب شده و گوشهگیری و انزوا خود عاملی برای مریضی کودک است؟
کودکان منبع و منشأ انرژی هستند و باید با جنب و جوش و بالا و پایین پریدن و گاهی سروصدا خودشان را تخلیه کنند. مخصوصا پسربچهها که در بسیاری از مواقع خودتان نیز شاهد بودهاید و گاهی به زبان آوردهاید که فلان پسر در فامیل و یا آشنا چقدر شیطان است و اذیت میکند. اگر کودکی بالا و پایین نپرد و خودش را به اصطلاح تخلیه نکند، مطمئنا با بروز مشکلاتی مواجه خواهد شد. اگر خواهان این هستید که کودکی آرام باشد و زیاد سروصدا نکند، میتوانید با وعده دادن خرید یک اسباب بازی و یا کارهای اینچنینی کودک را آرام کنید، ولی هرگز توقع نداشته باشید که به یک باره آرام شود، مخصوصا هنگامی که با کودکان دیگر است و تنها نیست.
سعی کنید همیشه کودکان را تا جایی که امکان دارد درک کنید و با آنها راه بیایید. کودکان در بسیاری از مواقع آسیب پذیرند و خیلی از مواقع با کارهای و عملکردهای ما دچار مشکلاتی فکری و رفتاری میشوند. هیچگاه در مقابل کودکان به بحث و مشاجره نپردازید و باعث نشوید تا بعضی از رفتارهای شما بر روی کودکان تاثیر منفی بگذارد. منشأ بسیاری از رفتارها، بدخلقیها، بدرفتاریها و چه بسا رد و بدل کردن حرفهای رکیک از سمت کودکان به خود ما برمی گردد. به خاطر داشته باشید بسیاری از رفتارهای ما بر کودکان تاثیر دارد. گوشهگیری زمانی حالت بیماری پیدا میکند که فرد از صحبت کردن و رویارویی با جمع و دوستان بیزار و ترس و یا واهمهای داشته باشد. از دیدگاه بسیاری از متخصصان روانشناسی، کمرویی و انزواطلبی یکی از جدیترین مشکلات کودکان است، هر چند ممکن است از نظر معلمان و گاه والدین چندان مشکل نباشد، کودک کمرو هر چند که برای معلم هیچگونه ناراحتی ایجاد نمیکند، ولی ممکن است به سبب رنج ناشی از احساس ناامنی و بیکفایتی در خود یکی از ناشادترین کودکان باشد و پیوسته به دنیای درون خویش پناه ببرد.
همانطور که دوست داریم و به کودک میآموزیم که چه موقع چه رفتاری را انجام دهد و چه موقع چه کلمات زیبایی را چه در بین دوستان و چه در موقعی که در خانه تنها هستید بزند، باید درتمامی اوقات مراقب رفتار خودتان باشید و این موضوع را فراموش نکنید که کودکان همانند نوار خامی هستند که هیچ چیز بر رویش ضبط نشده و هنوز تجربهای در زندگی به دست نیاوردهاند و همه چیز را به خوبی یاد میگیرند.
گوشهگیری با یک سری نشانهها و علائم پشت سر هم همراه است. کودک گوشهگیر چون مشکلاتش را نمیتواند در عالم واقعیت حل کند، به فکر و خیال و تخیل فرو میرود و به خیالبافی میپردازد. این کودک انسانی است بیهدف که در واقع خودش نمیداند چه کاری باید انجام دهد و چه برنامه یا طرحی برای آیندهاش بریزد. از بسیاری از دوستان و حتی مردم گریزان است. همین مسائل است که با دور و بر خود و اطرافیان در کشمکش و تضاد است و برای دفاع از حقش اقدام را انجام نمیدهد و با این کار ترجیح میدهد کنارهگیری کند. از دیگر نشانههای این کودکان میتوان به خجالت و سکوت، احساس محرومیت و ناتوانی از برقراری رابطه با دوستان و معلمان و یا از این شاخه به آن شاخه پریدن، بیحوصلگی، کسالت، احساس خستگی، پوچی، زودرنجی، نگرانی از آینده، کمک نخواستن از دیگران به هنگام نیاز، سازش با وضع موجود و اعتراض نکردن به آن حتی در صورت احساس ناراحتی و نگرانی، همچنین اجتناب از رقابت، غیبت از مدرسه و بیعلاقگی به درس، عدم تمرکز حواس، اختلال در خواب و خوراک، بیاعتنایی نسبت به وقایع اطراف، بیاعتمادی نسبت به یک تجربه موفقیتامیز در یک فعالیت گروهی، برای اینگونه کودکان آغاز بسیار خوبی است. کودک منزوی نیاز دارد تا احساس کند. عضو باارزش یک یا چند گروه است.
این دسته از کودکان هر زمان که در فعالیتهای زندگی واقعی ارضا شوند، نیازی به عقبنشینی به میدان رویاهای خویش برای ارضای خواستههای اساسیاش ندارند. معلم آگاه باید توجه داشته باشد که کودک کمرو و منزی نیز دارای تواناییها و شایستگیهای ویژهای است که با راهنمایی و تشویق میتوان آنها را در یک فعالیت گروهی به کار گرفت. هرگاه شرکت اینگونه کودکان در فعالیتی با تحسین دیگران همراه باشد، او نسبت به تکرار عمل موفقیتامیز خویش در موقعیتهای گروهی تشویق خواهد شد. موفقیت در یک عمل تا حد زیادی در بالابردن اعتماد به نفس کودک و در نتیجه در تغییر نگرشهای کودکان دیگر نسبت به او تاثیر خواهد داشت. ضمنا باید عوامل زمینهساز گوشهگیری مانند تحقیر و احساس گناه از بین بروند. در این مورد روان درمانی و مشاوره فردی و گروهی میتواند در رفع گوشهگیری موثر واقع شود؛ همچنین تغییر وضعیت محیط زندگی از روشهای مفید درمان گوشهگیری به شمار میرود. والدین و معلمان نیز باید با کودکان گوشهگیر بودن با ملایمت و مسالمت و دلجویی رفتار کنند. بردن فرد به گردشهای علمی، تشویق به سخن گفتن در حضور والدین و دوستان و بستگان، همچنین جرأت دادن به او به این معنی که میتواند در برابر جمع سخن بگوید و شرکت دادن وی در فعالیتهای هنری و ایفای نقش در نمایشنامهها از جمله اعمالی است که مهارتهای اجتماعی دانشآموزان و کودکان را افزایش میدهد و آنان را در مبارزه با گوشهگیری و انزواطلبی یاری میدهد.
فرض کنید که سوار ماشینی شدهاید و این ماشین بعد از حرکت به یک باره میایستد و دیگر حرکتی نمیکند. خب، شاید اولین چیزی که به ذهن میرسد این مسئله باشد که شاید ماشینتان بنزین ندارد و یا مسئله خرابی فنی ماشین. بعد ازچک کردن این موارد میبینید که مشکلی ندارد و مسئله از جای دیگری است. بعد از اینکه مشکل را پیدا نکردید، چه میکنید؟ خب طبیعتا به سراغ یک مکانیک رفته و عیب ماشینتان را جویا میشوید. کودک شما نیز به همین شکل است. اگر میبینید که در بین بسیاری از کودکان در گوشهای در خود فرو رفته و حتی صحبت نمیکند، نباید از این موضوع شاد بود و به خود بالید که کودکمان در این شلوغی، بچهای ساکت است و مودب و بی سروصدا نشسته سر جای خود، بلکه باید بدانید این بچه دچار گوشهگیری کودک و یا افسردگی و یا مشکلات ا ینچنینی شده است.
اینگونه کودکان نمیتوانند انند دوستان و نزدیکانشان، تواناییها و استعدادهایش را بروز دهند و در معرض نمایش دیدگان دیگران قرار دهند، به همین دلیل از نظر اطرافیان و یا حتی خودشان، فردی بیهنر به حساب میآیند. این وضعیت، احساسهای ناخوشایندی به همراه دارد که باعث میشود اعتماد به نفس فرد روز به روز، بیش از پیش کمتر و کمتر شود. این کودکان در بسیاری از مواقع حتی نمیتوانند اظهارنظر کنند و از همه مهمتر آن که هیچ وقت نمیتوانند احساسات و عواطف واقعی خود را مستقیما به افراد مورد علاقهشان ابراز و بیان کنند. سکوتهای طولانی و نادیده گرفتن نظرات و احساسات، باعث می شود اعتمادبهنفسشان را کاملا از دست بدهند و به فردی افسرده تبدیل شوند.
به راستی به این مسئله توجه کنید که اگر در خانه کودکی گوشهگیر دارید و یا کمتحرک، باید در اولین فرصت اقدامات لازم را انجام دهید، یعنی یا بر اساس داشتههای و دانستههای خودتان عمل کنید و کودک را به حالت طبیعی برگردانید و یا اینکه با مراجعه به مشاور و روانشناسان کودک را از این حالت نجات دهید.