در چند وقت اخیر این قدر اتفاقات عجیب و غریب زیست محیطی در تهران افتاده که به راحتی میشود گفت تهران کمکم دارد به یک باغ وحش بزرگ از حیوانات وحشی تبدیل میشود. شاید حتی کسی فکرش را هم نکند که مردم دوست داشته باشند در خانهشان از یک حیوان عجیب و غریب نگهداری کنند، اما به آمار و اخبار که نگاه میکنی میبینی که انگار امروز با یک ماداگاسکار تمام عیار در تهران روبهرویی. طبق گفتههای مسئولان بیمارستان دامپزشکی تهران گاهی بعضی از مردم با حیوانهایی به این بیمارستان مراجعه میکنند که حتی برای خود آنها هم تازگی دارد. یکی از پزشکان این مرکز که دوست نداشت دربارهاش چیزی گفته شود، میگفت همین چند وقت پیش آقایی مراجعه کرده بود و سوالهایی درباره حیوان خانگیاش داشت. بعد از کلی بالا و پایین و سوالهای عجیب پرسیدن متوجه شدیم او در خانهاش از یک ببر نگهداری میکند که اتفاقا به یک بیماری بد مبتلا شده بود، اما تلاش ما برای آوردن آن به بیمارستان با موفقیت روبهرو نشد و فرد موردنظر هم فرار کرد.
به همین سادگی. شما هوس میکنی از یک ببر یا شیر در خانهات نگهداری کنی و این کار را هم انجام میدهی، بیآنکه به خیلی چیزها فکر کنی و…
سورپرایز!
واقعا فکرش هم آدم را آزار میدهد. تصور کن برای مهمانی به خانه دوستی رفتی و او برای اینکه تو را سورپرایز کند، ناگهان از پشت سر یک مار بزرگ پیتون را روی گردنت بیندازد. به احتمال زیاد اگر سکته نکنی برای یکی دو روزی مثل من منگ خواهی بود. تجربه شخصی بدی که امیدوارم برای هیچ کدامتان پیش نیاید. درست مثل اینکه وسط یکی از جنگلهای بزرگ آفریقا داری راه میروی و چنین موجودی به سمتت حملهور شود. خیلی راحت برایتان بگویم دوست عزیز بعد از انجام چنین شوخیهایی با دیگر اطرافیانش کمکم باعث رنجش خیلی از آنها شد و بعد هم با همسرش بر سر این ماجرا به اختلاف رسید و به خاطر مار عزیزش از همسرش جدا شد! از این دست نمونهها خیلی زیاد است. اگر یادتان باشد پنج، شش سال پیش بود که روزنامهها خبر دادند بچه فردی که در خانهاش از یک شیر مراقبت میکرده ناپدید شده و بعدا متوجه شدهاند که جناب شیر ترتیب بچه بیچاره را داده و وقتی خواستند شیر را از خانه مرد ببرند، او با شیر عزیزش متواری شده و…
مولوی در تمام تهران…
تا همین چند سال پیش اگر کسی دنبال حیوانی اهلی برای نگهداری میگشت یا میخواست پرندهای چیزی خریداری کند، سری به بازار مولوی میزد، اما این روزها مغازههای پرنده فروشی در جای جای شهر خودنمایی میکنند. مغازههایی که خیلی از آنها در لوای اسم پرندهفروشیشان به فروش حیوانات دیگر هم مبادرت میکنند. کافی است سری به یکی از آنها بزنید و سفارش بدهید. یک روز به صورت کاملا اتفاقی از جلوی یکی از این مغازهها در خیابان شریعتی رد میشدم که آکواریومی پشت شیشه توجهم را به خودش جلب کرد. تعدادی مارمولک بزرگ توی این آکواریوم بودند. وقتی از صاحب مغازه سراغ سمندر لرستانی را گرفتم، باورم نمیشد از توی پستویش یک جفت از آنها را برایم بیاورد آن هم با قیمت دو میلیون و هفتصد هزار تومان، درست زمانی که خبر قاچاق و خطر انقراض این موجود روی خبرگزاریها بود. تازه دوست عزیز میگفت اگر تعداد بیشتر هم بخواهم میتواند برایم تهیه کند و تنها به کمی زمان نیاز دارد.
شما منو بدهید، زبلخان تهیه میکند
کار به اینجا ختم نمیشود. نمیدانم چند نفر از شما کارتون زبلخان را دیدهاید. کارتون محبوب کودکیهای ما که شخصیتش میگفت: «زبلخان اینجا، زبلخان اونجا، زبلخان همه جا. هر چیزی که بخواهی کافی است که دستش را دراز کند و برایت بیاورد و…» بعد هم دستش را دراز میکرد و یک شیر را میگرفت و از توی جنگل میکشید بیرون و… حالا حکایت این فروشندگان حیوانات هم شده حکایت زبلخان. کافی است شما سفارش بدهید و البته هزینهها را که به گفته آنها خیلی هم زیاد نیست تامین کنید و آنها خواسته شما را تهیه کنند. فکر میکنم قبل از اینکه بخواهم اشارهای به قیمتها داشته باشم، بد نیست به یک آمار درباره کشف حیوانات قاچاق شده در تهران نگاهی بیندازیم.
مسئولی اینچنین اعلام کرده است: «براساس آمارها در این مدت ۱۸ حلقه مار آبی، چهار سمندر لرستانی، ۲۳ سنجاب وحشی، ۴۸ لاکپشت برکهای غیربومی، سه لاکپشت بومی، دو رأس آهو، ۲۰ بهله انواع پرندگان وحشی، ۲۵۶ قطعه بلبل خرما و طرقه، سه خارپشت، شش قطعه کلاغ گردن بور، شش قطعه هدهد، دو قطعه کبک، چهار قلاده روباه و یک قطعه کلاغ نوک قرمز از قاچاقچیان کشف و ضبط شده است.» آمار تکاندهندهای است. این تنها آمار کشفیات است، حالا فکرش را بکنید، حداقل سه برابر این آمار هم کشف نشده است. همینطوری است که میگویم تهران برای خودش شده یکپا ماداگاسکار. کارتونش را که دیدهاید؟ خب بگذریم برویم سراغ قیمتها. میمون بین یک تا سه میلیون تومان. مار از یک میلیون و نیم به بالا. کروکودیل از سه میلیون به بالا. گرگ پنج میلیون تومان. توله ببر یا پلنگ چیزی در حدود هشت میلیون تومان. بچه شیر مثل همینهایی که هفت تایش را در تهران پیدا کردند از هشت تا ۱۱ میلیون تومان و…
قوانین چه میگویند؟
مسئولی دیگر گفته اکثر حیوانات کشف شده از بازار خلیج آزادگان تهران و برخی مناطق خرید و فروش غیرمجاز در استان تهران و گزارشات مردمی بوده. قطعا محیط زیست استان تهران برابر وظایف قانونی خود با متخلفان و قاچاقچیان حیوانات وحشی به شدت برخورد کرده و ضمن تشکیل پرونده و معرفی آنها به دادگاه نسبت به دریافت ضرر و زیان واردشده نیز اقدام میکنند.
این صحبتها را که میشنوی و اتفاقات چند وقت گذشته و پیداشدن این همه حیوانات وحشی در خیابان را میبینی و گزارشات کشفیات را کنار مشاهداتت میگذاری، به یک سوال بزرگ میرسی. اینکه واقعا سازوکار قانونی درباره نگهداری از حیوانات وحشی در کشور ما چگونه است؟ آیا قانون به یک نفر اجازه میدهد که یک حیوان وحشی مثل شیر یا مار را در خانهاش نگهداری کند؟ اگر جواب مثبت است، پس اگر در این میان کسی آسیب ببیند، باید یقه چه ارگانی را گرفت؟ اگر منفی است، پس این همه حیوان از کجا توی این شهر آمدهاند و برای خودشان جولان میدهند؟
مسئولی در این زمینه میگوید: زمانی قاچاق پرندگان مرسوم بود، اما متاسفانه طی سالهای گذشته قاچاق حیوانات چهارپا خصوصا از مرزهای شرقی کشور افزایش یافته که در این خصوص موضوع را به مراجع ذیربط گزارش کردیم.
بررسیها نشان میدهد که قاچاق گربهسانان خیلی مورد توجه قاچاقچیان بوده است. این در حالی است که مردم باید آگاه باشند که براساس قانون نگهداری، حملونقل و خرید و فروش این دسته از حیوانات بدون مجوز جرم بوده و قطعا هم فروشنده و هم خریدار به مرجع قضایی معرفی میشود.
خب این اتفاق خوبی است اگر اجرایی شود، اما ماجرای اتفاقات اطراف ما چیز دیگری میگوید، وقتی حتی تلویزیون هم خانه مردی را در فلان شهر در بخش ویژه خبریاش نشان میدهد که در آن انواع و اقسام مار نگهداری میشود یا مرد دیگری که برای خودش باغ وحشی کوچک درست کرده. برخوردها در این زمینه ضد و نقیض است و همین ماجرا باعث میشود این نیاز کاملا احساس شود که باید در این زمینه یک بازنگری اساسی قانونی صورت پذیرد.
در حال حاضر برای متخلفان نگهداری از حیوانات وحشی قرار مجرمیت صادر میشود. این متخلفان علاوه بر جرم حمل غیرمجاز حیوانات باعث اخلال در نظم عمومی و به نوعی ایجاد هراس در بین مردم نیز شدهاند. مثلا بر اساس ماده ۷ و بند ج ماده ۱۰ و بند ﻫ ماده ۱۱ از قانون شکار و صید و ماده ۳۱ آیین نامه اجرایی مذکور و ماده ۶۸۰ قانون مجازات اسلامی، اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران در مرود پرونده بچه شیرها در مرجع قضایی معین از این متخلفان اعلام جرم نموده است.
مرور اخبار
حتما شما هم اخبار مربوط به پیداشدن حیوانات وحشی در سطح شهر تهران را در چند وقت گذشته شنیدهاید و نیازی به روایت کل ماجرا نیست، اما بد نیست یک بار دیگر آنها را با هم مرور کنیم. هفت بچه شیر که به مرور پیدا شدند و دو تای آنها بر اثر تصادف با خودروها مرده بودند. یک روباه و یک میمون.
بعد از معاینه بچه شیرهای زنده معلوم شد که سه تا از آنها به بیماری مبتلا هستند. شنیدهها میگویند قرار است این سه بچه شیر معدوم شوند تا بیماری را به دیگران انتقال ندهند، اما اینجا این سوال به وجود میآید که مگر نمیشود این حیوانات بیگناه زبان بسته را درمان کرد که اینگونه قهری میخواهیم با آنها برخورد کنیم، خصوصا اینکه همهمان به خوبی میدانیم نسل شیر ایرانی در حال انقراض است و هرکدام از این بچه شیرها میتوانند در حفظ آینده این نسل اتفاق مهمی به شمار بیایند.
گفتنی است پس از درج اخبار در این زمینه فردی که انتقال دهنده این حیوانات بوده خود را به سازمان حفاظت محیط زیست معرفی کرده و پس از مراجعه به پارک پردیسان سه قلاده شیر دیگر را نیز با خود به آنجا آورده است. هماکنون دو شخصیت حقوقی به مرجع قضایی در خصوص این پرونده معرفی شدند. یکی شرکتی که ادعا کرده در حال نقل و انتقال این شیرها بوده و یکی هم باغوحش بابلسر در خصوص فروش غیرقانونی آنها به سیرکی در اصفهان، که گفته میشود در چند شهر دیگر هم فعالیتهایی از این دست داشته است.
این گونهها مشمول جرایم و قوانین بینالمللی میشوند؛ اگرچه ما خلأ قانونی در این خصوص داریم، اما این بدانمعنا نیست که نمیتوانیم در این خصوص اعمال قانون کنیم. چرا که قوانین دیگری در کشور وجود دارد که از کنار آن میتوان با این دسته از متخلفان برخورد قانونی صورت گیرد. و دوباره و باز به همین نقطه میرسیم که باید در قوانین مربوط به نگهداری از حیوانات وحشی یک بازنگری کلی اعمال شود. بازنگریای که علاوه بر حقوق انسانها به حقوق این حیوانات هم توجه کرده و احترام بگذارد، چون بیرودربایستی این کشور و منابعش همانقدر که به ما انسانها تعلق دارد، به حیوانات موجود در خاک آن هم متعلق است و باید به حقوق حقه آنها هم احترام گذاشت تا در این میان نه به انسانها ضرری وارد شود و نه به حیوانات زبان بستهای که در حقیقت اسیر افراد سوداگر میشوند و در یک لحظه با تکیه بر خوی غریزیشان مشکلاتی را به وجود میآورند که بعضی از آنها جبرانپذیر نخواهند بود.
بازدید:۴۹۶۲۱۵