سه انتظار غیرواقعی در مورد ازدواج
سه انتظار غیرواقعی در مورد ازدواج:نمی توان تصور کرد که ازدواجی همراه با انتظارات غیر واقع بینانه نباشد.
که ما آنها را از خانواده ها، دوستان، از افسانه ها پری ها، تلویزیون و فیلم ها، مقالات مجله ای اقتباس می کنیم.
بعلاوه این باورهای فرضاً درست می تواند موجب خرابی رابطه ما شده و میزان زیادی سوءبرداشت به بارآورد و رفته رفته پیوند ما را به طور ناگواری از هم بپاشد.
پاور کلینتون مشاور روابط بالینی گفت انتظارات خیالی “زوجین را به ورطه شکست می کشاند”.
وقتی شما انتظار دارید که رابطه شما وسیله ای برای هدف خاصی باشد.
و آن انتظارات عملی نشوند این موجب خلق احساسات اضطراب، اندوه و نومیدی می شود.
هم چنین می تواند محرک رنجش و در نتیجه به تاراج رفتن روابط باشد.
سه انتظار غیرواقعی و واقعیت های مرتبط
زوج های شاد همیشه به همان میزان عشق ورزیدن شدید ادامه می دهند.
پاور مؤسس کلینتون پاور در سیدنی استرالیا گفت:
- عاشق شدن اغلب “روانپریشی موقت” گفته می شود به همان دلیل که وقتی شما شیفته شخصی دیگر می شوید.
- و اغلب تفاوت ها و تناقض ها را نمی بینید.
- شما همه چیز طرف را می پسندید و می خواهید همیشه در کنار او باشید.برای این مورد دلایلی روانشناختی وجود دارد.
براساس نظر متخصص رابطه و روانپزشک میلیسا فراری:
- اکسی توسین، دوپامین و سروتونین همراه با با هورمون های جنسی استروژن و تستوسترون موجب تحریک تمایلات ما شده است .
- و ما را در یک میزان بالایی از شادی در عشق و شهوت نگه می دارد.
فراری گفت:
- اما در نهایت این اثرات کهربایی از هم می پاشد.
- بعلاوه آنچه از دست می رود دو شخص دست به گریبان با واقعیت های زندگی عادی است.
- و این جا همان نقطه ایست که تلاش زیاد شروع می شود.
پاور گفت:
- پس از آنکه دوران ماه عسل تمام شد در کل وارد تعارض شدن امری نرمال است.
- برای مثال، دویدن معشوقه شما در دیروقت یا فراموش کردن امور که زمانی شما آنها را تمجید می کردید.
- اکنون مانند پتکی بر سر شما می مانند.
اکنون منبع مهمی از تنش است. از همه مهمتر، شما به وقت شناسی و اشتیاق به سازمان دهی خود می بالید، در حالیکه طرف مقابل شما اینگونه نیست.
خبر خوب آن است که تعارض ذاتاً مشکل ساز نیست. پاور می گوید در واقع، تعارض واقعاً یک فرصت است.
وقتی که شما تعارض را تجربه می کنید گفتگو و مدیریت تفاوت ها و نحوه تسکین موفقیت آمیز یکدیگر را، هنگام ناراحتی یکی از دو طرف یا هر دو، یاد می گیرید.
به یک شکل ماندن ارتباطات شاد
ما فرض می کنیم که فردی که ما با او ازدواج کرده ایم همان طور که هست می ماند و در نتیجه خیلی از این رابطه راضی هستیم.
این انتظار ممکن است حتی ناآگاهانه باشد ولی به شکلی از شگفتی ظاهر شود:
- همسر شما شروع به پیدا کردن یک مسیر شغلی جدید می کند .
یا از چیزی که قبلا بسیار علاقه داشته (و شما هنوز هم دارید) فاصله می گیرد و این مسئله حیرت شما را برمی انگیزد.
ممکن است حتی شما فکر کنید، این همان شخصی نیست که من با او ازدواج کرده ام. و ممکن است واقعا همان شخص نباشد.
پاور گفت:
- افراد با گذشت زمان رشد و تغییر می کنند و این به معنای تغییرات رابطه است.
او این مثال را بیان کرد:
- زوجی زمانی که یکی از طرفین ۱۹سال سن دارد شروع به قرارگذاشتن می کنند.
این شریک جوان ارتقاء زیادی می یابد و به مسافرت بیشتر و بیشتری می رود و زمان بیشتری را در اداره می گذراند، حرفه رویایی آنها رونق می گیرد.
طرف مقابل که در منزل است این موارد را تجربه نمی کند و روز به روز خسته تر می شود.
تا اینکه شروع به کناره گیری بیشتر می کند. هر دو طرف از واقعیت جدید غمگین هستند.
به دلیل آنکه آنها احساس بریدگی، دورشدن و جدایی بیشتری از یکدیگر می کنند.
این موضوعی است که در آن زوج مورد نظر برخی تغییرات فردی را که هر از یک دو طرف انجام می دهند را در نظر نگرفته اند.
این رابطه نمی تواند مانند آن که بوده است باشد چرا که آنها اکنون دو نفر متفاوت هستند.
در مقایسه با زمانی که اولین بار یکدیگر را ملاقات کرده اند.
زوجین مسئول خوشبختی یکدیگرند.
فراری می گوید: ما تمایل به داشتن انتظاراتی داریم که می خواهیم آنها را از شریک خود دریافت کنیم.
بعلاوه، وقتی شریک ما، آنچه فکر می کنیم که باید عملی شود را به ما نمی دهد منجر به خشم و سپس رسوب آن خشم می شود .
(با گذشت زمان، خشم می تواند به شکل اهانت نمایان شود که به نوعی اسیدسولفوریک عشق نامیده می شود، به دلیل اینکه اهانت رابطه را از بین می برد).
فراری با زوج های زیادی کار می کند که از شریک خود انتظار برآورده شدن سهمی از شادی خود را دارند.
مثلاٌ آنها از شریک خود انتظار دارند تا پول کافی به دست آورند برای اینکه بتوانند هرچیزی که می خواهند را تهیه کنند.
این زمان ها موجب واردکردن فشار به شریک شما می شود .
برای اینکه آن ها توان خود را به کار می برند تا شما را با تهیه چیزهایی که آرزوی آنها را دارید شاد کنند.
بعلاوه، اینها با تلاش برای درک همسر خود به صورت عمیق، معنادار، ارزشمند و تحقق نیازهای برآورده نشده بسیار تفاوت دارد.
این می تواند چیزی مانند در آغوش کردن بزرگ و طولانی همسر خود هنگام رسیدن به منزل به نظر برسد .
ایجاد حس عشق ورزی
زیرا می دانید که تماس فیزیکی موجب ایجاد حس عشق ورزی در آنها می شود.
هم چنین می تواند چیزی مثل یک هدیه باشد برای تشکر از آنها به خاطر این رفتارهایشان باشد.
زیرا شما می دانید که آنها مانند یک کودک مرتبا احساس عدم درک وقدرشناسی می کنند.
یا می تونه ارام صحبت کردن در هنگام تعارض باشد.
موارد بالا راجع به ملاحظات و درک کردن شریک خود است.
منظور انجام دادن چیزی برای آنها در ازای انجام کار نیست.
بلکه به معنای مسئولیت پذیر بودن در قبال رضایتمندی شریک آنها از نیازهای خود است و معنای حمایت کردن شریک است.
فراری گفت” این کار می تواند قدردانی برای صبر آنها در برابر مشکلات باشد.
” که ما می توانیم از نظر روانشناختی کمک زیادی به آنها کنیم.
به ویژه بر حسب حس اطمینان، عشق، و ایمنی” که قدرتی باورنکردنی است.
انتظاراتی که از ارتباطات دارید را کشف کنید، در مورد اینکه زوج های سالم و نزدیک بهم چگونه اند.
نحوه رفتار شما و شریک شما و آنچه شما باید در خود ایجاد کنید را پیدا کنید.
سپس جستجو کنید که این باورها از کجا نشات می گیرند.
زیرا بسیاری از انتظارات ما و نه همه آنها می توانند با ارتباط ما تداخل داشته باشند.
منبع: کانون مشاوران ایران
دیگر مقالات :
