درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یک نوع رفتار درمانی تجربی است که بر روی پذیرش افکار و احساسات ناخوشایند و تعهد به ارزشهای شخصی تمرکز دارد. این درمان توسط استیون هیز و همکارانش در دانشگاه واشنگتن توسعه یافت و در دهه ۱۹۹۰ محبوبیت پیدا کرد.
آشنایی با درمان اکت
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) یک نوع رفتار درمانی تجربی مبتنی بر مایندفولنس (Mindfulness، ذهن آگاهی، توجه آگاهی) و بافتارگرایی است که بنیانِ بخش بزرگی از روانشناسی غرب را به چالش میکشد. این درمان توسط استیون هیز (Steven C. Hayes) در سال ۱۹۸۲ معرفی شد و جزو درمانهای موج سوم رفتاردرمانی محسوب میشود.
مزایا درمان اکت
در اینجا برخی از مزایای خاص درمان اکت آورده شده است:
- اثربخشی: ACT یک رویکرد درمانی موثر است که برای طیف وسیعی از مشکلات روانشناختی مورد مطالعه قرار گرفته است.
- انعطافپذیری: ACT میتواند برای افراد با طیف وسیعی از مشکلات روانشناختی و نیازها سفارشی شود.
- تمرکز بر ارزشها: ACT بر کمک به افراد برای زندگی بر اساس ارزشهای خود تمرکز دارد.
- پایداری: ACT میتواند به افراد کمک کند تا مهارتهایی را بیاموزند که میتوانند برای مدت طولانی از آنها استفاده کنند.
معایب درمان اکت
مانند هر روش درمانی دیگری، درمان اکت نیز دارای معایبی است که باید در نظر گرفته شود. برخی از این معایب عبارتند از:
- نیاز به زمان و تلاش: درمان اکت یک فرآیند طولانی مدت است که معمولاً به چندین ماه یا حتی سال نیاز دارد. افراد باید مایل باشند وقت و تلاش خود را صرف این روش درمانی کنند تا نتایج مطلوب را به دست آورند.
- نیاز به تمرکز و ذهن آگاهی: درمان اکت بر تمرکز و ذهن آگاهی تأکید دارد. افراد باید بتوانند افکار و احساسات خود را بدون قضاوت مشاهده کنند و به جای مقابله با آنها، آنها را بپذیرند. این کار می تواند برای برخی از افراد دشوار باشد، به خصوص اگر آنها از مشکلات روانی مانند اضطراب یا افسردگی رنج می برند.
- نیاز به مشارکت فعال: درمان اکت یک روش درمانی فعال است که به مشارکت کامل فرد نیاز دارد. افراد باید مایل باشند در جلسات درمانی شرکت کنند و تمرینات خانگی را انجام دهند.
اکت به زبان ساده
ACT مخفف عبارت Acceptance and Commitment Therapy یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. این یک نوع درمان رفتاری تجربی است که بر روی پذیرش افکار و احساسات ناخوشایند و تعهد به ارزشهای شخصی تمرکز دارد.
پیشنهاد مشاور: اختلالات اشتها | علائم، علت و درمان تضمینی
هدف از درمان اکت
هدف از درمان اکت، کمک به افراد برای زندگی معنادارتر و پربارتر است. این درمان بر این باور است که رنج روانی ناشی از تلاش برای کنترل یا اجتناب از افکار، احساسات و خاطرات ناخوشایند است. ACT به افراد کمک میکند تا افکار و احساسات خود را به عنوان پدیدههایی ناپایدار و غیرذاتی بپذیرند و بر اساس ارزشهای خود زندگی کنند.
شش فرایند اساسی درمان اکت
درمان اکت بر شش فرایند اساسی زیر استوار است:
- پذیرش: پذیرش به معنای مواجهه بدون مقاومت با افکار، احساسات و خاطرات ناخوشایند است.
- همجوشی زدایی شناختی: همجوشی شناختی به معنای این است که افکار خود را با واقعیت اشتباه بگیریم. ACT به افراد کمک میکند تا به افکار خود به عنوان پدیدههایی جدا از واقعیت نگاه کنند.
- آگاهی از لحظه حال: آگاهی از لحظه حال به معنای حضور کامل در زمان حال است. ACT به افراد کمک میکند تا توجه خود را به لحظه حال معطوف کنند و از حواسپرتیها بپرهیزند.
- ارزشها: ارزشها به معنای آن چیزی هستند که برای ما مهم هستند. ACT به افراد کمک میکند تا ارزشهای خود را شناسایی کنند و بر اساس آنها زندگی کنند.
- تعهد: تعهد به معنای اقدام بر اساس ارزشها است. ACT به افراد کمک میکند تا برای رسیدن به ارزشهای خود اقدام کنند.
مزایای درمان اکت
درمان اکت برای درمان طیف وسیعی از مشکلات روانی از جمله افسردگی، اضطراب، استرس پس از سانحه، اختلالات خوردن و سوء مصرف مواد مفید است. این درمان همچنین برای بهبود کیفیت زندگی در افراد سالم نیز کاربرد دارد.
مطالعات نشان دادهاند که درمان اکت به اندازه داروهای روانپزشکی در درمان افسردگی و اضطراب مؤثر است. همچنین، این درمان عوارض جانبی کمتری نسبت به داروهای روانپزشکی دارد. برای آگاهی از این درمان می توانید با شماره های ۰۲۱۲۲۳۵۴۲۸۲ و ۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵ تماس بگیرید.
پیشنهاد مشاور: زوج درمانی چیست ؟
درمان اکت چگونه انجام میشود؟
درمان اکت معمولاً در قالب جلسات فردی یا گروهی انجام میشود. طول درمان بسته به مشکل فرد متفاوت است، اما معمولاً بین ۱۲ تا ۲۰ جلسه طول میکشد.
در جلسات درمان اکت، درمانگر از تکنیکهای مختلفی مانند ذهن آگاهی، پذیرش و تغییر رفتار استفاده میکند تا به فرد کمک کند تا فرایندهای اساسی درمان اکت را بیاموزد.
نمونههایی از تکنیکهای درمان اکت
در اینجا چند نمونه از تکنیکهای درمان اکت آورده شده است:
- تکنیک پذیرش ذهن آگاهانه: این تکنیک به افراد کمک میکند تا به افکار، احساسات و بدن خود با ذهن آگاهی توجه کنند و بدون قضاوت آنها را بپذیرند.
- تکنیک همجوشی زدایی شناختی: این تکنیک به افراد کمک میکند تا افکار خود را به عنوان پدیدههایی جدا از واقعیت ببینند.
- تکنیک آگاهی از لحظه حال: این تکنیک به افراد کمک میکند تا توجه خود را به لحظه حال معطوف کنند و از حواسپرتیها بپرهیزند.
- تکنیک ارزشیابی: این تکنیک به افراد کمک میکند تا ارزشهای خود را شناسایی کنند.
- تکنیک اقدام بر اساس ارزشها: این تکنیک به افراد کمک میکند تا برای رسیدن به ارزشهای خود اقدام کنند.
واقعیت درمانی
واقعیت درمانی یک نوع روان درمانی است که توسط ویلیام گلاسر در دهه ۱۹۶۰ توسعه یافت. این درمان بر این باور است که مشکلات روانی ناشی از تلاش برای کنترل یا اجتناب از افکار، احساسات و رفتارها هستند. واقعیت درمانی به افراد کمک میکند تا مسئولیت رفتار خود را بپذیرند و بر اساس انتخابهای آگاهانه خود زندگی کنند.
هدف از واقعیت درمانی، کمک به افراد برای زندگی مسئولانه و معنادارتر است. این درمان بر این باور است که افراد مسئول رفتار خود هستند و میتوانند با انتخابهای آگاهانه خود زندگی خود را تغییر دهند.
رویکردهای روانشناسی
رویکردهای درمانی در روانشناسی را میتوان به چند دسته کلی تقسیم کرد:
- رویکردهای زیستی: این رویکردها بر نقش عوامل زیستی در مشکلات روانی تمرکز دارند. عوامل زیستی شامل ژنتیک، مغز و هورمونها هستند.
- رویکردهای روانی: این رویکردها بر نقش عوامل روانی در مشکلات روانی تمرکز دارند. عوامل روانی شامل افکار، احساسات، رفتارها و روابط هستند.
- رویکردهای اجتماعی: این رویکردها بر نقش عوامل اجتماعی در مشکلات روانی تمرکز دارند. عوامل اجتماعی شامل خانواده، فرهنگ و جامعه هستند.
- رویکرد شناختی: رویکرد شناختی بر این باور است که افکار و باورهای ما تأثیر زیادی بر رفتار ما دارند. این رویکرد بر تغییر افکار و باورهای مخرب از طریق روشهایی مانند بازآموزی شناختی و درمان شناختی رفتاری متمرکز است.
- رویکرد انسانگرایانه: رویکرد انسانگرایانه بر این باور است که انسان ذاتاً خوب است و دارای پتانسیل رشد و شکوفایی است. این رویکرد بر ایجاد رابطه مثبت و حمایتکننده با مراجع و کمک به او برای تحقق پتانسیل خود متمرکز است.
- رویکرد روانکاوی: رویکرد روانکاوی بر این باور است که رفتار انسان عمدتاً توسط عوامل ناخودآگاه تعیین میشود. این رویکرد بر کشف و حل تعارضات ناخودآگاه از طریق فرآیند تحلیل روانی متمرکز است.
در اینجا برخی از رویکردهای مهم روانشناسی آورده شده است:
- روانکاوی: این رویکرد توسط زیگموند فروید توسعه یافت و بر نقش ناخودآگاه در مشکلات روانی تمرکز دارد.
- رفتار درمانی: این رویکرد بر نقش یادگیری در مشکلات روانی تمرکز دارد.
- شناخت درمانی: این رویکرد بر نقش افکار در مشکلات روانی تمرکز دارد.
- درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT): این رویکرد بر پذیرش افکار و احساسات ناخوشایند و تعهد به ارزشهای شخصی تمرکز دارد.
- واقعیت درمانی: این رویکرد بر مسئولیتپذیری افراد در قبال رفتار خود تمرکز دارد.
- رویکرد خانواده درمانی
- رویکرد روانشناسی اجتماعی
- رویکرد روانشناسی فرهنگی
- رویکرد روانشناسی مثبت
رفتار درمانی دیالکتیکی
رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) یک نوع درمان روان درمانی است که بر روی مهارتهای مقابله با استرس، تنظیم هیجانات و تحمل پریشانی تمرکز دارد. این درمان توسط مارشا لینهان در دهه ۱۹۸۰ برای درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) توسعه یافت، اما برای درمان طیف وسیعی از مشکلات روانی، از جمله افسردگی، اضطراب، سوء مصرف مواد و اختلالات خوردن نیز مفید است.
هدف از رفتار درمانی دیالکتیکی، کمک به افراد برای زندگی معنادارتر و پربارتر است. این درمان بر این باور است که مشکلات روانی ناشی از تلاش برای اجتناب از استرس، هیجانات ناخوشایند و پریشانی است. رفتار درمانی دیالکتیکی به افراد کمک میکند تا این احساسات را به روشی سالم مدیریت کنند و بر اساس ارزشهای خود زندگی کنند. DBT بر چهار مهارت اصلی تمرکز دارد:
- ذهن آگاهی: این مهارت به افراد کمک می کند تا در لحظه زندگی کنند و افکار، احساسات و رفتارهای خود را بدون قضاوت مشاهده کنند.
- تحمل پریشانی: این مهارت به افراد کمک می کند تا با احساسات ناخوشایند و پریشانی کنار بیایند.
- ارتباط موثر: این مهارت به افراد کمک می کند تا با دیگران به طور موثر و سازنده ارتباط برقرار کنند.
- تنظیم هیجانی: این مهارت به افراد کمک می کند تا احساسات خود را به روشی سالم بیان و مدیریت کنن
طرحواره درمانی چیست
طرحواره درمانی یک رویکرد درمانی مبتنی بر تئوری طرحواره است. تئوری طرحواره توسط یانگ و همکارانش در سال ۱۹۹۰ توسعه یافت. این تئوری بر این باور است که طرحوارهها، الگوهای فکری و رفتاری ناکارآمدی هستند که در دوران کودکی و نوجوانی شکل میگیرند و در طول زندگی فرد ادامه مییابند. این طرحوارهها میتوانند منجر به مشکلات روانی مختلفی از جمله افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت و سوء مصرف مواد شوند.
طرحواره درمانی بر شناسایی و تغییر این طرحوارههای ناکارآمد تمرکز دارد. این کار از طریق یک فرآیند چند مرحلهای انجام میشود:
- آگاهی از طرحوارهها: اولین قدم در طرحواره درمانی این است که فرد به طرحوارههای خود آگاه شود. این کار از طریق تکنیکهایی مانند مصاحبه، پرسشنامه و تکنیکهای ذهنی سازی انجام میشود.
- تجزیه و تحلیل طرحوارهها: پس از اینکه فرد به طرحوارههای خود آگاه شد، باید آنها را به طور دقیق تجزیه و تحلیل کند. این کار شامل شناسایی محتوا، احساسات و رفتارهای مرتبط با هر طرحواره است.
- تغییر طرحوارهها: هدف نهایی طرحواره درمانی تغییر طرحوارههای ناکارآمد است. این کار از طریق تکنیکهای مختلفی مانند مواجهه، رفتار درمانی شناختی، بازی درمانی و درمان خانواده انجام میشود.
طرحواره درمانی یک رویکرد درمانی موثر برای درمان طیف گستردهای از مشکلات روانی است. این رویکرد به افراد کمک میکند تا طرحوارههای ناکارآمد خود را شناسایی و تغییر دهند و به زندگی سالمتر و رضایتبخشتری دست یابند.
نتیجهگیری
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یک روش درمانی موثر برای درمان طیف وسیعی از مشکلات روانی است. این درمان بر این باور است که رنج روانی ناشی از تلاش برای کنترل یا اجتناب از افکار، احساسات و خاطرات ناخوشایند است. ACT به افراد کمک میکند تا افکار و احساسات خود را به عنوان پدیدههایی ناپایدار و غیرذاتی بپذیرند و بر اساس ارزشهای خود زندگی کنند.